۴۵ مطلب با نشانه «اخبار» ثبت شده است
دوران جدایی از حجت معصوم, یک «آزمایش الهی» است. تحمل رنج هجران و غم دوری سخت است, ولی دلسوختگان مؤمن , هم بر این فراق دراز مدت صبر می کنند و هم ایمان خود را به ظهور و وعده الهی از دست نمی دهند.
امام حسن عسکری علیه السلام فرموده است:«قائم پس از من,فرزند من است. او غیبتی دارد که به سبب طول مدت ,دلها را قساوت می گیرد.» تنها صاحبان ایمان پای بر جای می مانند؛ کسانی که خداوند ,دل هایشان را با ایمان استوار کرده و با روحی از جانب خویش,تاییدشان کرده است.
از غیبت طولانی در روایات بسیاری سخن به میان آمده است. در این مدت ,حرف و حدیث ها , ایجاد شک و شبهه , طعن , طنز , استهزاء و تحقیر نسبت به مؤمنان معتقد به آن امام غایب فراوان خواهد بود. کسانی که ایمانشان ضعیف باشد,دچار تردید و بی اعتقادی می شوند, ولی دل های استوار, از این امتحان سر افراز بیرون می آیند و صبور و مؤمن باقی می مانند.
اینک بیش از هزار سال از غیبت آن حضرت می گذرد.
هم فراق آن حضرت و هم تحمل زخم زبان ها و ایستادگی در مقابل شبهه آفرینان وسوسه گر بر منتظران شیفته دشوار می باشد, ولی وظیفه ما صبر و مقاومت است. در یکی از دعاهای عصر غیبت آمده است:
اللهم و لا نسلبنا الیقین لطول الامد فی غیبته و انقطاع خبره عنا.....:خدایا !یقین ما را از ما مگیر,به خاطر طول کشیدن غیبتش و بی خبر ماندن ما از او. یاد او و انتظارش را و ایمان به او و یقین به ظهورش و دعا برای حضرتش را از یاد ما مبر!تا آنکه طول کشیدن غیبت ما در این مورد, همچون یقین ما به قیام پیامبر و وحی و قرآن باشد. دل های ما را بر ایمان به او استوار و نیرومند گردان, تا ما را به دست او به راه صحیح هدایت کنی.
و در یکی دیگر از دعاهای عصر غیبت آمده است:
و لا تسلبنا دلک فی حیاتنا و لا عند و فاتنا حتی تتوفانا ,و نحن علی ذلک غیر شاکین و لا ناکثین و لا مرتابین و لا مکذّبین :این راه و مرام را (باور به آن حضرت و ثبات عقیده )تا وقتی زنده ایم و تا آخرین لحظه حیاتمان از ما مگیر,چنان باشیم که از دنیا برویم , بی آنکه در این مسئله به شک و تردید افتیم, یا پیمان بشکنیم, یا دروغ پنداریم.
امام کاظم علیه السلام نیز در حدیثی فرموده است:«هنگامی که پنجمین فرزندم غایب شد,مواظب دین خود باشید و مبادا کسی شما را از دین خارج سازد.»
هم نهان و هم پیدا,در مثل چو خورشیدی گرچه از نظر چندی است , زیر ابر پنهانی
منبع:کتاب برای اینکه بیایی از تولیدات فرهنگی آستان مقدس رضوی
دشمن وقتی مسئله مهدویت را جدی ببیند، در مقابلش موضع گیری می کنند. آنها وقتی دیدند تفکر مهدوی، قرار است عدالت را مطرح کند و در مقابل ظلم و ستم آنها بایستد؛ تصمیم گرفتند قبل از اینکه امام متولد بشود، جلوی تولد ایشان را بگیرند؛ چنان که برای حضرت موسی (علیه السلام) و حضرت ابراهیم (علیه السلام) هم این کار را انجام دادند. به این منظور جاسوسانی گماردند تا این عزیز متولد نشود، ولی خداوند اراده کرد که حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) متولد و حفظ شوند. در حال حاضر هم مستکبران عالم آماده شده اند برای اینکه ظهور ولی خدا تحقق پیدا نکند.
منشأ این توهم، ممکن است سه امر باشد: یکى تفاوت نهادن بین ائمه (ع)؛ دوم، خردسالى ایشان هنگام شروع امامت؛ و دیگرى، طول عمر ایشان. اگر امر اول سبب طرح این سؤال باشد باید گفت: تمامى دوازده امام (ع) از دیدگاه شیعه نور واحدهاند و بین ایشان از جهت شرایط امامت تفاوتى نیست، پس خواستگاه همه، اصلاب و ارحام مطهره مىباشد و از سن طفولیت تا هنگام مرگ مطهّر و از هرگونه سهو و نسیان و عصیان در اماناند. و اگر منشأ سؤال مورد دوم باشد، نیز باید توجه داشت که خردسال بودن ایشان، بسان خردسالى دیگران نیست و از سن طفولیت در حصن عصمت اله محافظت مىشوند و در آن زمان تا بلوغ نیز از هرگونه سهو و نسیان و عصیان در امان بودهاند. کهولت و فرسودگى جسمى و ذهنى و روحى نیز به سبب طول عمر، عارض ایشان نمىگردد تا به خاطر ضعف پیرى، به سهو و نسیان افتاده و دچار عصیان گردند.
از این رو فرض عصیان و نسیان براى ایشان، فرض غلطى است و هیچ حادثهاى هم گزارش نشده که موهم این امور باشد! پس نباید ائمه (ع) را با سایر افراد بشرى مقایسه و احکام سایرین را به ایشان نیز سرایت داد.
بر خلاف سایر ادیان و سایر فرق اسلامى، شیعه معتقد به عصمت انبیا (ع) در کل عمر آنان از طفولیت تا کوچ از دنیا و نیز عصمت ائمه (ع) در تمامى ادوار زندگى ایشان است.
مراد از عصمت، ملکهاى خدادادى است که برخاسته از علم غیبى و شهود غیب و ارادهى قوى است و سبب مىشود که معصوم از هرگونه خطا و نسیان و عصیان در مراحل فهم و ابلاغ و اجرای وحى (چه به صورت مستقیم دریافت کند، مانند انبیا (ع) و چه به صورت غیر مستقیم، مثل ائمه (ع) مصون و محفوظ باشد تا هدایت الاهى بدون هیچ دخل و تصرفى در اختیار بشریت قرار گرفته و در میان ایشان به اجرا گذاشته شود تا همه امکان صعود به قله ی انسانیت را داشته باشند. این هدف عصمت آن گاه تأمین مىشود که در کل ادوار زندگى جریان داشته باشد و إلا به بُعد ولایى و هدایتى نبى یا امام خلل وارد کرده و جایگاه ایشان از قلوب ساقط شده، و وحى دست نخورده به مردم نمىرسد و یا به غلط تبیین و تفسیر گردیده و هدایت مترتب نخواهد شد.
امام مهدى (عج) که امامت ایشان از راههاى گوناگون به اثبات رسیده است از این قانون مستثنى نمىباشند، لذا امامت ایشان مستلزم عصمت حضرتش در کل ادوار زندگى از بدو تولد تا آخر عمر مىباشد و جایى براى فرض وقوع خطا و اشتباه در فکر و عمل او باقى نمىماند.
درک مقام و منزلت حضرت مهدی به طور کلى و عصمت و علم ایشان خصوصاً، امرى بس بعید است. از این رو باید به عجز خود اعتراف کرد، از مقایسه ی ایشان با انسانهاى عادى اجتناب کنیم. امام على (ع) مىفرمایند: “مانا امر ما مشکل و سخت است، (پس) آن را متحمل نمىشود، مگر مؤمنى که خدا قلب او را براى ایمان به غیب آزموده است و جریان ما را نمىپذیرد مگر سینههاى امانتدار و عقلهاى بردبار.” [۱] نیز مىفرمایند: “یچ یک از این امت را نمىتوان با خاندان پیامبر (ص) مقایسه نمود؛ زیرا آنان که پروردهى نعمت هدایت اهل بیت (ع) پیامبرند، با آنان برابر نخواهد بود، زیرا ایشان اساس دین و ستونهاى استوار یقین مىباشند و…” [۲]
همچنین امام رضا (ع) ضمن حدیثى طولانى مىفرمایند: “… امامت قدرش والاتر و شأنش بزرگتر و منزلتش عالىتر و مکانتش رفیعتر و عمقش ژرفتر از آن است که مردم با عقل خود به آن برسند یا به آراءشان حقیقت آن را دریابند و یا به انتخاب خود، امامى منصوب کنند… آیا گمان مىبرید که امام در غیر خاندان رسول خدا (ص) یافت شود؟!… در اینجا خردها گم گشته… و اندیشمندان نادان و شعرا وامانده و اُدبا ناتوان و سخندانان درماندهاند که بتوانند یکى از شئون و فضایل امام را توصیف کنند و همگى به عجز و ناتوانى معترفند.” [۳] فرض وقوع خطا و نسیان و عصیان یا در خردسالى انسان است که هنوز در مرحله ی علم و اراده پیشرفتى نداشته و به سبب جهالت و ضعف خود لغزشهایى را مرتکب مىشود، یا بر اثر شهوات و امیال حیوانى بر عقل و اراده در دوره ی میانسالى است و یا در اثر غلبه ضعف و فتور روحى و جسمانى در پیرى است. در حالى که امام (ع) در هر سه مرحله با امداد إله، محافظت مىگردد تا بتواند نقش امامت و رهبرى و زعامت امت را به خوبى ایفا نماید و علم وافر غیبى و ارادهاى الاهى را از همان طفولیت تا آخر با خود دارد. از این رو شروع امامت، امام مهدى (عج) از دوران خردسالى (۵ سالگى) مستلزم عروض لغزشهایى در دوران قبل از بلوغشان نمىشود [۴] . در دوران بلوغ تا سن کهولت نیز در کنف حمایت اله و برخوردار از علم یقینى به مبدأ و معاد و ارادهى قوى هستند، پس با اختیار خود مرتکب هیچ گونه اشتباه و عصیانى به عمد یا به سهو نمىشوند. گذر عمر ایشان از هزار و اندى سال نیز نمىتواند، سبب ضعف و فتور در عقل و ایمان و جسم ایشان گردد؛ زیرا چنان که گذشت نباید ایشان را با دیگران مقایسه کرد. به علاوه احادیث کثیرى داریم دالّ بر این که ایشان هنگام ظهور نیز (و لو صدها سال دگر به تأخیر افتد) در سن ۴۰ سالگى و به صورت جوانى شاداب و سرزنده مىباشند. [۵]
در سیر و تواریخ یا برخورد برخى از انسانها در غیبت کبرى با ایشان نیز موردى که دالّ بر صدور اشتباه عمدى یا سهوى از ایشان باشد، گزارش نشده است، تا در صدد پاسخ گویى و توضیح آن برآییم، بلکه با مطالبى که گذشت، چنین گزارشى در آینده نیز محال است!
در ادامه دعاى مأثور از امام رضا (ع) “اللهم ادفع عن ولیک…” مىخوانیم: “… همانا او “امام زمان (عج)” بنده تو است که تو او را براى خود برگزیدهاى و براى اطلاع از غیب خود انتخاب کردهاى و او را از گناهان نگهداشته و از عیوب مبرّا نمودهاى و از هر لغزشى پاک و از هر پلیدى سالم نگهداشتهاى. پروردگارا، ما روز قیامت براى او شهادت مىدهیم که همانا او هیچ گناهى ننموده و به هیچ حرامى اقدام نکرده و مرتکب معصیتى نشده است و طاعتى را ضایع و حرمتى را هتک و فریضهاى را به غیر آن تبدیل نکرده و شریعت تو را تغییر نداده است و همانا او هدایتگرى است که (به دست تو) هدایت یافته و پاک سرشت و پرهیزکار و مبرا از عیوب و آراسته به کمالات و مورد رضایت تو و پاک و مطهر است… .” [۶]
چنانچه به طور کلى نسبت به همه ی ائمه(ع) پس از شهادت به توحید و نبوت رسول اللَّه (ص) چنین شهادت مىدهیم: “و شهادت مىدهم که شما امامان راهنما، هدایتگر، معصوم، گرامى، مقرب درگاه خدا، پرهیزکار، راستگو، برگزیده، مطیع امر خدا، اقامه کننده ی امر او، عامل طبق اراده ی او، رستگار به کرامت او هستید. خداوند شما را براى علمش برگزید و بر اطلاع شما از غیبش راضى شد و بر اطلاع بر اسرارش شما را انتخاب نمود و شما را با قدرتش برترى بخشید و با هدایتش عزیز نمود… . و راضى شد که شما جانشینان او در زمین باشید… . خدا شما را از لغزشها حفظ کرد و از فتنهها در امان داشت و از پلیدىها پاک کرد و از شما اهل بیت عیوب را برطرف و شما را پاک و مطهر نمود به تطهیر خاصى… .” [۷]
“پروردگارا، تنها تویى که همّ و غم را مىگشایى و اگر مضطرى تو را بخواند اجابت مىکنى و گرفتاران را از غصّه ی بزرگ نجات مىدهى! پس گرفتارى را از ولیّت برطرف نما و او را چنان که ضمانت نمودهاى در زمینت خلیفه گردان و ما را از دشمنان و اعدا و اهل کینه و بغض بر اهل بیت (ع) پیامبرت قرار مده، ما از این امور به تو پناه مىبریم، پس ما را نجات بخش. پروردگارا، بر محمد و آل محمد درود فرست و ما را از رستگاران و مقربان درگاهت در دنیا و آخرت قرار ده. امین رب العالمین.”
منابع و مآخذ:
۱ – حرانى، حره بن على، ترجمه، احمد حبشى، تحف العقول.
۲ – سید رضى، ترجمه، محمد دشتى، نهج البلاغه.
۳ – صافى، لطف اللَّه، منتخب الاثر.
۴ – قمى، شیخ عباس، مفاتیح الجنان.
۵ – کیا شمشکى، ابوالفضل، ولایت در عرفان.
۶ – مختارى مازندرانى، محمد حسین، امامت و رهبرى.
منبع:سایت ثقلین
[۱] نهج البلاغه، ترجمه، محمد دشتى، ص ۳۷۳، خ ۱۸۹، بند ۴، با کمى تصرف.
[۲] همان، خ ۲، ص ۴۵.
[۳] اصول کافى، ج ۱، باب نادر جامع فى فضل الامام و صفاته و نیز تحف العقول، سخنان امام رضا علیه السلام.
[۴] نک: سؤال ۲۸۵ و ۱۰۶۸٫
[۵] صافى، لطف اللَّه، منتخب الاثر، ص ۳۵۲ – ۳۵۱.
[۶] قمى، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، دعا براى امام زمان (عج).
[۷] همان، آخر مفاتیح الجنان، دعا در غیبت امام زمان (عج).
کلمات کلیدی: ائمه اطهار ، ائمه اطهار(ع) ، اشتباه امام زمان ، اشتباه امام زمان(عج) ، اهل بیت ، اهل بیت علیهم السلام ، اهل بیت(ع) ، پرسش و پاسخ ، پرسش و پاسخ پیرامون چهارده معصوم ، چهارده معصوم ، چهارده معصوم(ع) ، خطا و اشتباه امام زمان ، خطا و اشتباه امام زمان(عج) ، خطای امام زمان ، خطای امام زمان ارواحنا فداه ، خطای امام زمان(عج) ، دوازده امام
این سؤال، سر آمد سؤالاتی است که درباره ظهور امام زمان علیه السلام مطرح است.
بیشتر مردم می پرسند: چگونه حکومت ها در مقابل امام زمان علیه السلام، سر تسلیم فرود می آورند؟ چگونه امام زمان علیه السلام بر این دولت ها و حکومت ها پیروز می گردد؟ موضع حکومت ها و دولت های بزرگ راجع به امام زمان علیه السلام چه خواهد بود؟
این موضوع بسیار حساسی است و جواب آن، احتیاج به شرح و توضیح دارد که ما، آن را بیان می کنیم:
حکومت ها، همیشه از تک، تک افراد جامعه تشکیل می شود تا هیئت حاکمه شکل گیرد و طبیعی است که هر یک از این افراد، امور و وقایع اطراف خود را به گونه ای می فهمند و درک می کنند.
حکومت ها به سلاح ها و مهمات تکیه دارند و این سلاح ها در دست ارتش هر کشور از درجه دار کوچک تا فرماندهان است؛ حکومت ها نیز به نیروهای مسلح خود همچون پلیس، نیروی انتظامی و ارتش مردمی تکیه دارند. و اینها چیزهایی هستند که حکومت ها به آنها تکیه می کنند و به وسیله آنها قدرتمند می شوند و با دشمنان می جنگند؛
پس هنگامی که این وسایل فرمانبردار و تحت امر حکومت ها نباشند، آن وقت این حکومت ها چه می کنند؟
وقتی که این وسایل با هیئت حاکم هر کشوری، همفکر و هم عقیده نباشند چه خواهد شد؟
حکومت ها بیشتر از اینکه از ارتش دشمن بترسند از ارتش خود می ترسند؛ چون با ارتش کشور خود، ممکن است بر ارتش کشورهای دیگر پیروز شوند؛ ولی اگر همگی یا بیشتر ارتش کشورِ خود، شورش کنند، چگونه می توان در مقابل آنها ایستاد؟
حکومت ها، هیچ وسیله ای برای مقابله با نیروهای مسلح خودی - که شورش کرده اند - ندارند.
بله، تنها راه مقابله با چنین نیروی مسلحی، یاری خواستن از عموم مردم است و اگر مردم نیز به نیروهای مسلح بپیوندند و ضد حکومت یکصدا شوند، حرکت حکومت، محکوم به شکست است.
در گذشته احادیثی از پیامبرصلی الله علیه وآله بیان کردیم که مهدی علیه السلام با شمشیر قیام می کند؛ این جمله، وسیله ای شده تا برخی، آن را به استهزا بگیرند و بگویند: شمشیر در مقابل سلاح های مرگبار و کشنده امروزی چه کاری انجام می دهد؟
سلاح های مرگباری همچون انواع بمب ها، موشک های دوربُرد، تانک ها، مسلسل ها، هواپیماها و دیگر ادوات جنگی دریایی، زمینی و هوایی.
برای جواب به این سئوال، باید مقدمه ای مفید و ضروری را بیاوریم:
این مطلب ثابت شده، که خداوند، عیسی علیه السلام را به آسمان ها برده است، چرا که آیه ذیل، اعتقاد به کشته شدن مسیح علیه السلام را رد می کند:
«وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِیحَ عِیسَی ابْنَ مَرْیَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلکِن شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِینَ اخْتَلَفُوا فِیهِ لَفِی شَکٍّ مِنْهُ، مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلَّا اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ یَقِیناً* بَل رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَیْهِ» «گفتند: ما، مسیح، پسر مریم و پیامبر خدا را کشتیم. در حالی که او را نکشتند و به صلیب نکشیدند؛ بلکه برای آنها مشتبه ناک شد و کسانی که درباره او اختلاف داشتند در تردید بودند و به آن یقین نداشتند و فقط از گمان، پیروی می کردند. آنها، یقیناً مسیح علیه السلام را نکشتند؛ بلکه خداوند او را بالا برد.»
احادیث راجع به صعود عیسی بن مریم علیه السلام به آسمان زیاد است؛ او در آسمان، زنده است، زندگی می کند و بیش از هزار و نهصد سال از صعود او به آسمان می گذرد.
این احادیث به این مطلب تصریح می کنند که عیسی بن مریم علیه السلام، هنگام ظهور امام زمان علیه السلام از آسمان به زمین نزول خواهد کرد و در نماز به او اقتدا می کند و پشت سرش نماز می خواند.
پس این حکمت کامل و تدبیر بزرگ الهی را بنگر، آن جا که عیسی بن مریم علیه السلام به آسمان می رود و برای چنین روز و هدف بزرگی، ذخیره می شود.
سؤالی در این جا مطرح می شود این است که: فایده و حکمت نزول عیسی بن مریم علیه السلام به زمین، هنگام ظهور امام زمان علیه السلام چیست؟ چه رابطه ای بین نزول او از آسمان و ظهور امام زمان علیه السلام وجود دارد؟
چه مناسبتی بین این دو حادثه وجود دارد؟
همگی یا بیشتر رؤسا و مردم دولت های اروپایی، آفریقایی و آمریکایی مسیحی هستند.
عقیده مسیحیان درباره عیسی بن مریم علیه السلام، مشهور و معروف است که در قرآن یاد شده است؛ خداوند متعال می فرماید: «وَقَالَتِ النَّصَارَی الْمَسِیحُ ابْنُ اللَّهِ» «و نصاری گفتند: مسیح، پسر خداست.»
«وَإِذْ قَالَ اللَّهُ یَاعِیسَی ابْنَ مَرْیَمَ ءَأَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِی وَأُمِّیَ إِلهَیْنِ مِن دُونِ اللَّهِ قَالَ سُبْحَانَکَ مَا یَکُونُ لِی أَنْ أَقُولَ مَا لَیْسَ لِی بِحَقٍّ إِن کُنتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِی وَلاَ أَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِکَ إِنَّکَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُیُوبِ» «زمانی که خدا فرمود: ای عیسی بن مریم! آیا تو به مردم گفتی که مرا و مادرم را جز خدا به خدایی گیرند. گفت: منزهی تو، مرا نسزد که چنین سخن نابحقی بگویم، اگر آن را گفته بودم، تو آن را می دانستی که تو از باطن من آگاهی و من از سرّ تو آگاه نیستم؛ همانا تویی که به همه اسرار غیب جهانیان (کاملاً) آگاهی.»
خداوند عزوجل فرمود:«لَقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ» «به تحقیق کسانی که گفتند: خدا، همان مسیح بن مریم است، کافر شدند.»
در زمان ما، کتاب های گمراه کننده ای را می یابیم که مبشران مسیحی، آنها را پخش می کنند که این دروغ ها را تصریح می کنند مثل این سخنشان: عیسی پروردگار است. او خدای نجات دهنده است. و امثال این کلمات کفرآمیز، خداوند از آنچه اینها می گویند، برتر و والاتر است.
پس زمانی که مسیحیان بشنوند، عیسی بن مریم علیه السلام از آسمان نزول کرده، به امام زمان علیه السلام اقتدا نموده است، آیا در عالم، حکومت یا مردم مسیحی ای پیدا می شوند که با امام زمان علیه السلام بجنگند؟
هرگز! بلکه می بینید که مسیحیان، زیر پرچم امام زمان علیه السلام داخل می شوند و به دین اسلام گردن می نهند.
در ادامه، بعضی از احادیثی که به این موضوع اشاره دارند را بیان می کنیم:
امام باقرعلیه السلام فرمود: «فاذا اجتمع عنده عشره آلاف رجل، فلا یبقی یهودی و لا نصرانی الّا آمن به و صدّقه.»
«پس زمانی که هزاران مرد، نزد او جمع شوند، یهودی و نصرانی به او ایمان آورده، او را تصدیق می کنند.»
این روایت به صورت دیگری هم آمده است و آن، این می باشد: «فاذا اجتمع عنده العقد - عشره آلاف رجل فلا یبقی یهودی و لا نصرانی و لا احد ممّن یعبد غیر اللَّه تعالی الّا آمن به و صدّقه و تکون المّله واحده؛ مله الاسلام و کل ما کان فی الارض - من معبود سوی اللَّه تعالی - تنزل علیه نار من السماء فتحرقه.»
«پس هنگامی که نزد او، ده هزار مرد جمع شوند، یهودیان، مسیحیان و کسانی که غیر خدای متعال را می پرستند به او ایمان می آورند و او را تصدیق می کنند و همه، ملت واحدی می شوند؛ ملت اسلام و هر چیزی که بر روی زمین، غیر از خدای متعال را می پرستد، آتشی از آسمان فرود آمده، آن را در آتش می کشد.»
امیرالمومنین علیه السلام فرمود: «اذا بعث السفیانی الی المهدی جیشاً فخسف به بالبیداء و بلغ ذلک اهل الشام قالوا لخلیفتهم: قد خرج المهدی فبایعه و ادخل فی طاعته و الّا قتلناک، فیرسل الیه بالبیعه.
و یسیر المهدی حتی ینزل بیت المقدس و تنقل الیه الخزائن و تدخل العرب و العجم و اهل الحرب و الروم و غیرهم فی طاعته، من غیر قتال، حتی تبنی المساجد بالقسطنطنیه و ما دونها.»
«هنگامی که سفیانی، لشکری را به سوی امام زمان علیه السلام بفرستد و در زمین بیداء فرو بروند و خبر به اهل شام برسد؛ آنها به خلیفه شان می گویند: مهدی علیه السلام قیام کرده، پس با او بیعت کن و فرمانبردارش باش و الا تو را می کشیم. سپس او گروهی را برای بیعت با مهدی علیه السلام می فرستد؛ آن حضرت علیه السلام همه جا را فتح می کند تا به بیت المقدس می رسد و عرب، عجم، اهل حرب، روم و دیگران، بدون هیچ جنگی، تسلیم او می شوند و مساجد در قسطنطنیه و سرزمین های دیگر ساخته می شوند.»
بنابراین انواع اسلحه ها در برابر ایشان، کاربردی نخواهد داشت؛ زیرا احتیاج به استفاده از آنها نمی شود.
یهودیان، دور امام زمان علیه السلام جمع می شوند؛ امام علیه السلام الواح توراتی - که در بعضی از کوه ها دفن شده - را بیرون می آورد و یهودیان اوصاف و نشانه های مهدی علیه السلام را در آن می بینند؛ پس هیچ یهودی باقی نمی ماند، مگر اینکه مسلمان می شود. امام باقرعلیه السلام فرمود: «و انّما سمّی «المهدی» لانّه یهدی إلی امر خفی و یستخرج التوراه و الانجیل من الارض یقال لها انطاکیه.»
«او «مهدی»علیه السلام نامیده شد برای اینکه به امر نهان، هدایت می شود و تورات و انجیل را از زمینی که به آن انطاکیه گفته می شود، بیرون می آورد.»
منبع:کتاب از تولد تا بعد از ظهور نوشته محمد کاظم قزوینی ص423-418
همه ادیان به اتّفاق از عمر بسیار طولانی جمعی از افراد بشر خبر داده اند.
تورات کتابی که با همین وضع تحریف شده، مورد اعتماد یهود و نصاری است، در سفر تکوین اصحاح 5، آیات 5 و 8 و 11 و 14 و 17 و 20 و 27 و 31 و در اصحاح 9، آیه 29 و اصحاح 11، آیه 10 تا 17 و در موارد دیگر، افرادی را از پیغمبران و دیگران نام برده و عمرهای طولانی هر یک را که متجاوز از چهارصد و ششصد و هفتصد و هشتصد و نهصد بوده، به صراحت بیان داشته است.
علاوه بر این معتقدند: "ایلیا" برای اینکه اَلم مرگ را نبیند، زنده به آسمان مرفوع شد. و "آدام کلارک" مفسّر می گوید: شکی نیست در اینکه ایلیا زنده به آسمان مرفوع شد.
ادیان باستانی دیگر (اگرچه صحّت بعضی از آنها در اصل معلوم نیست یا معلوم البطلان است) مثل زرتشتی و بودایی نیز از عمرهای طولانی جمعی از افراد بشر خبر داده اند و همه قائل به طول عمر، بلکه بقای حیات اشخاصی تا این زمان هستند.
منبع:کتاب نوید امن و امان نوشته آیت الله العظمی لطف اللّه صافی گلپایگانی ص190
برخی از کسانی که با تعصب کورکورانه و دشمنی شیعه حقایق دینی و علمی را مطالعه کرده و یا افکار مسموم و آلوده به غرض های سیاسی دشمنان اسلام را ترویج می نمایند، از راه راست و حقیقت پژوهی منحرف شده و در ضمن سخنان و مقالات خود، گاهی عقیده به ظهور مهدی را یک عقیده شیعی معرفی کرده و از اینکه آن را عقیده ای اسلامی که مورد قبول سایر فِرق اسلام بدانند، خودداری می کنند.
پاره ای هم علاوه بر تعصّب و نفاق، در اثر کم اطّلاعی از تاریخ و حدیث و تفسیر و رجال، و عدم تبحّر و تحقیق در مسایل اسلامی و آشنایی مختصر با علوم مادّی عصری، می خواهند به تمام مسایل دینی از دریچه علل و اسباب مادّی نگریسته و آنچه را نتوانستند به علل مادّی مستند سازند و از درک راز و فلسفه آن عاجز شدند، تأویل و تحریف می نمایند و یا از اساس انکار می کنند.
از این رو در کُنج اتاق در بسته خود می نشینند و قلم به دست می گیرند و در مسایل اسلامی و دینی که از حدود مطالعاتشان خارج است، گستاخانه اظهار نظر نموده و حقایق مورد اتفاق مسلمین را که از آیات و احادیث گرفته شده، انکار می نمایند، مثلاً مایلند بیشتر از معجزات علمی قرآن و تشریعات اسلام و برنامه های عالی و مترقی آن سخن بگویند؛ ولی از معجزات دیگر پیامبر و سایر انبیا و تصرفات خارق العاده آنها در امور مادی حرفی به میان نیاورند، چون شاید به ذائقه یک بچه تازه دانشجو شده خوب مزه نکند، یا یک نفر بی اطّلاع آن را مستبعد شمارد.
اینها گمان می کنند صحّت و واقعیت هر موضوع وابسته به این است که همه کس بتواند آن را درک کند، یا هر دانشمندی آن را تصدیق نماید و با تلسکوپ و میکروسکوپ و لابراتوار و وسایل فنی و صناعی وجود آن ثابت شود.
اینها می گویند: بهتر این است که هرچه بتوانیم انبیا را افرادی عادی معرفی نماییم و از نسبت دادن معجزات به آنها تا حدّ امکان خودداری نماییم؛ بلکه بهتر می دانند حوادث عالم را هم به خداوند متعال نسبت ندهند و از قدرت و حکمت و علم و قضا و قدر او هم صریحا سخنی به میان نیاورند و هرچه بگویند، از طبیعت و ماده بگویند و به جای سپاس و ستایش خدا، سپاس ماده را به جا آورند تا با برخی از آنان که چند کلمه از علوم مادی یاد گرفته و چند اصطلاح و فرمول و فرضیه فیزیکی و شیمیایی و ریاضی را خصوصا به زبان انگلیسی و فرانسوی شنیده اند، هم زبان باشند.
این روحیه متأسفانه کم و بیش به همه سرایت کرده و آثارش در همه
جای زندگی بسیاری از آنان نمایان است و بیشتر کسانی که تحت تأثیر این روحیه هستند، افراد خام و ناپخته و اشخاصی هستند که در علوم قدیم و جدید اهل تحقیق و کنجکاوی نیستند و یک فرضیه یا اظهار نظر یک نفر غربی را هرچند آلوده به اغراض سیاسی و استعماری باشد، صد در صد صحیح می شمارند. بعضی از روزنامه ها و مجلات و مطبوعات هم تحت تأثیر این عوامل، دانسته یا نادانسته، به مقاصد استعماری خدمت می کنند.(1)
فکر نمی کنند بیشتر مردم آمریکا و اروپا و زمامداران آنها در مسایل علمی و عقلی و فلسفی و دینی، عوام و بی اطّلاع و مغرض هستند (بلکه برطبق یک آمار رسمی، 81 درصد آنان ناقص العقل و مبتلا به ضعف مشاعر قوای دماغی و روانی می باشند) و بر اساس هدف های سیاسی پست و دور از شرافت انسانیت، در هر نقطه ای از نقاط دنیا مطابق مصالح سیاسی خود حرفی می زنند و حساب علما و دانشمندان آنها با حساب اکثریت غرق در فساد و شهوات جدا است.
اینها در حالی که میان خودشان هزار جور خرافات رواج دارد، شرقی ها را به عادات و اخلاقی که مبنی بر مبانی عقلی و اجتماعی و اخلاقی و دینی صحیح است، استهزا می کنند.
این حالت را که در شرق پیدا شده، غرب زدگی می گویند و مظاهر و نمایش های آن بسیار است و اجمالاً همه چیز را تهدید کرده و جامعه ها و خانواده های اسلامی را در بعضی از کشورها، مسخ و عفّت و حیا و اخلاق فاضله را چنان در معرض زوال قرار داده که در آینده باید همان سرنوشت کشور اسلامی اندلس (اسپانیا) را استقبال نمایند.(1)
متأسفانه در زمان ما غرب زدگی و خودباختگی در برابر عادات و اخلاق غربی ها و اظهار اشتهای کاذب به تجددی که عین ارتجاع است، پیش مردمی که سطح معلوماتشان از حدود روزنامه و مجلات و یکی دو سفر به اروپا و آمریکا بیشتر نیست، روشنفکری شمرده می شود و بیگانگان نیز به وسایلی که دارند، حتی به وسیله افرادی به نام مستشرق و خاورشناس برای غرض های سیاسی خود، این اشخاص را تشویق می کنند.
در موضوع ظهور مهدی موعود نیز، اخیرا چند تن از برادران غرب زده اهل سنّت مانند احمد امین و عبدالحسیب طه حمیده در حالی که احادیث حضرت مهدی را نقل کرده اند، به شیعه حمله کرده و مثل آنکه شیعه را در این عقیده تنها یافته باشند، یا مأخذ و مدرکی برای این عقیده در کتاب و سنّت و اقوال صحابه و تابعین و علمای امّت نباشد، ایرادات غیر وارده نموده اند و خود را روشنفکر و متفکر و صاحب آرای جدیده می شمارند.
شاید نخستین کسی که درصدد برآمد احادیث ظهور مهدی را تضعیف کند و از عهده اش برنیامد، ابن خلدون مغربی باشد که در محیط افکار اموی و بغض اهل بیت در اطراف مسایل اسلامی بحث نمود.
به قول عقاد، دولت اموی اندلس برای شرق اسلامی تواریخی ایجاد کرد که نه مورخان آنها نوشته اند و نه اگر می نوشتند، آن چنان می نگاشتند. محیط اندلس مورخانی تربیت کرد که توانایی نقد و ردّ افکار اموی را نداشتند و ابن خلدون از همان افراد است که تحت نفوذ و تربیت و تفکّر سیاسی خاصّ از واقع بینی در این مسایل محروم بود.
او مایل است که فضایل اهل بیت را انکار یا به نحوی از انحا توهین و تضعیف نماید و از بنی امیه دفاع کند و مطاعن آنها را ردّ نماید، تا آنجا که معاویه را بقیه خلفای راشدین می شمرد.
ظهور مهدی آل بیت علیهم السلام را هم چون از اولاد فاطمه و از بزرگ ترین مفاخر دودمان رسالت است، با همین روحیه بغض و عداوت اهل بیت مطرح نموده و با آنکه احادیث آن را تخریج نموده و از عهده نقد و تضعیف آنها برنیامده، دست به دامان استبعاد زده است.
جمعی از ارباب تحقیق و دانشمندان اهل سنّت به سخنان ابن خلدون و امثال او پاسخ های دندان شکن داده و خطا و لغزش او اشخاصی چون او به اصطلاح روشنفکر را روشن ساخته اند.
استاد احمد محمّد شاکر، عالم معروف و معاصر مصری در "مقالید الکنوز" می گوید: ابن خلدون از چیزی که به آن علم ندارد، پیروی کرده و خود را در مهلکه انداخته، مشاغل سیاسی و امور دولتی و خدمت امیران و پادشاهان بر او غلبه یافته و گمان کرده: عقیده به ظهور مهدی، عقیده ای شیعی است. در مقدمه فصل طویلی نگاشته و در تناقض گویی های عجیب افتاده و غلط های روشن کرده است.
سپس استاد شاکر، بعضی از غلط های او را نقل کرده و می گوید: او احادیث مهدی را تضعیف کرده، برای کفر و روش سیاسی خاصی که داشته _ تا اینکه می گوید: _ این فصل از مقدّمه ابن خلدون پر است از غلط های بسیار در نام های رجال و علل احادیث، البته نباید احدی به آن اعتماد کند.
استاد احمد بن محمّد صدیق، کتابی در ردّ ابن خلدون در این موضوع به نام "ابراز الوهم المکنون عن کلام ابن خلدون" نوشته و به طور مشروح به او پاسخ داده و او را مبتدع شمرده است.
هرچند آقایان علمای اهل سنّت به این سخنان یاوه، جواب داده و ثابت کرده اند: عقیده به ظهور مهدی، عقیده اسلامی خالص و مورد اجماع و اتّفاق امّت است، در مقام توضیح می گوییم:
1. هر فکر و عقیده ای که از شیعه باشد، فکر و عقیده اسلام است و شیعه جز عقاید اسلامی، فکر و عقیده دیگری ندارد. مدرک و مستند عقاید شیعه کتاب و سنّت پیغمبر صلی الله علیه و آله است. بنابراین امکان ندارد که عقیده ای عقیده شیعه باشد و عقیده اسلامی نباشد.
2.عقیده به ظهور مهدی، اختصاص به شیعه ندارد و چنانچه علمای اهل سنّت نیز بر آن اتّفاق دارند، عقیده اسلامی خالص است.
3.شما اسلامی بودن عقیده را از چه راه تشخیص می دهید؟! آیا اگر آیاتی از قرآن مجید به آن تفسیر شده باشد، آن عقیده، عقیده اسلامی نیست؟
اگر احادیث صحیح و معتبر و متواتر که در کتاب های اهل سنّت روایت شده، آن را ثابت سازد، آن عقیده، عقیده اسلامی نیست؟
اگر صحابه و تابعین و تابعینِ تابعین به آن معتقد باشند، آن عقیده اسلامی نیست؟
اگر شواهد و حوادث تاریخی همه صحّت آن عقیده را تأیید کرده و برساند که آن عقیده، عقیده مقبول عموم ملّت اسلام بوده است، باز هم آن عقیده را اسلامی نمی دانید؟
اگر در موضوع مهدی، محدثینی مانند ابی داود صاحب سنن، یک کتاب به نام "کتاب المهدی" و عالمی مانند شوکانی کتابی به نام "التوضیح" و دیگران از مشهورترین علما کتاب های دیگر نوشته باشند و در کتاب های اسلامی که در قرن اوّل هجرت تألیف شده، این عقیده مذکور باشد، باز هم این عقیده اسلامی نیست؟
پس شما بگویید: ملاک و میزان یک عقیده اسلامی چیست؟ تا ما با آن میزان به شما جواب بدهیم؛ ولی شما می دانید و همه مسلمانان می دانند که غیر از آنچه برشمردیم، راه دیگر برای شناخت عقاید اسلامی نیست و از همه این راه ها، اسلامی بودن عقیده به ظهور مهدی ثابت و مسلّم است، خواه شما بخواهید و خواه نخواهید.
مبنع:نوید امن وامان نوشته آیت الله گلپایگانی ص271-263
یکی دیگر از آسیبهای جدّی در فرهنگ مهدویت، استعجال ظهور است. استعجال به معنای عجله کردن و خواستن چیزی قبل از رسیدن وقت آن و تحقّق زمینههای لازم برای آن است. انسانهای عجول به سبب ضعف نفس و کم ظرفیت بودن، متانت و سکون و آرامش خود را از دست میدهند و بدون در نظر گرفتن شرایط، خواهان تحقّق پدیدهها هستند.
در فرهنگ ناب مهدویت و در برخورد با مسأله انتظار، انسانِ منتظر، پیوسته در طلب ظهور است و با تمام وجود و اشتیاق، خواستار ظهور است و برای تعجیل امر فرج دعا میکند؛ ولی هرگز عجله نمینماید و هر چه غیبت به درازا کشد و انتظار، طولانی شود، باز هم صبر و شکیبایی را از کف نمیدهد؛ بلکه با وجود شوق فراوان به ظهور، در برابر اراده پروردگار و خواست او کمال تسلیم را از خود نشان میدهد و برای تحقّق همه زمینههای لازم برای ظهور میکوشد و بردباری میکند.
عبدالرحمن بن کثیر گوید:
خدمت امام صادق علیه السلام نشسته بودم که مهرم داخل شد و عرض کرد: «قربانت گردم! به من خبر دهید این امری که در انتظارش هستیم، کی واقع میشود؟» امام فرمود: «ای مهرم! دروغ گفتند وقت گذاران، و هلاک شدند شتاب کنندگان، و نجات یافتند تسلیم شدگان».
نهی از عجله و شتاب زدگی در امر ظهور به آن سبب است که به دنبال عجله، روحیه یأس و نومیدی در انسانِ منتظر، پیدا میشود، آرامش و صبوری را از دست میدهد و حالت تسلیم او به حالت گله مندی و شکایت تبدیل میشود و از تأخیر ظهور بیقرار میگردد. او این بیماری را به دیگران نیز سرایت میدهد و گاهی به سبب استعجال ظهور به حالتِ انکار وجود امام، گرفتار میشود.
گفتنی است که منشأ استعجال ظهور، آن است که نمیداند ظهور از سنّتهای الهی است و مانند همه سنّتها باید پس از تحقق همه شرایط و زمینه ها، انجام گیرد.
کتاب نگین آفرینش ص254
چند دروغگو پیش از ظهور دجّال ظهور خواهند کرد؟
از فضل بن دکین روایت شده است که:
ثعلبة بن عباد عبدی از اهالی «بصره» به ما خبر داد که او روزی خطبه ای از سمرة بن جندب را شنید و در خطبه اش حدیثی از رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) ذکر کرد که فرموده است:
«وَاللهِ لَا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّی یَخرُجَ ثَلَاثُونَ کَذَّابًا آخِرُهُمُ الأعوَرُ الدَّجَّالُ، مَمسُوحُ العَینِ الیُسرَی کَأنَّهَا عَینُ أبِی تِحیِی أو یَحیَی؛ لِشَیخٍ مِنَ الأنصَارِ، وَ إِنَّهُ مَتَی یَخرُجُ فَإِنَّهُ یَزعُمُ أنَّهُ اللهُ، فَمَن آمَنَ بِهِ وَ صَدَّقَهُ وَ اتَّبَعَهُ فَلَیسَ یَنفَعُهُ صَالحٌ مِن عَمَلٍ لَهُ سَلَفَ، وَ مَن کَفَرَ بِهِ وَ کَذَّبَهُ فَلیسَ یُعَاقَبُ بِشَیءٍ مِن عَمَلِهِ سَلَفَ، وَ إِنَّهُ سَیَظهَرُ عَلی الارضِ کُلِّهَا إِلَّا الحَرَمَ و بیت المقدسِ، وَ إِنَّهُ یَحصُرُ المومنینَ فی بیتِ المقدسِ»، قالَ:
فَیَهزِمُهُ اللهُ وَ جُنُودَهُ حَتَّی إِنَّ جِذمَ الحَائِطِ وَ أصلَ الشَّجَرَةِ یُنَادِی: یَا مُؤمِنُ، هَذَا کَافِرٌ یَستَتِرُ بِی، تَعَالَ اقتُلهُ، قالَ:
«وَ لَن یَکُونَ ذَاکَ کَذَاکَ حَتَّی تَرَونَ أمُورًا یَنفَاجُّ شَأنُهَا فِی أنفُسِکُم، تَسَاءَلُونَ بَینَکُم: هَل کَانَ نبیُّکُم ذَکَرَ لَکُم مِنهَا ذِکرًا، وَ حَتَّی تَزُولَ جِبَالٌ، عَن مَرَاتِبِهَا، ثُمَّ عَلَی إِثرِ ذَلِکَ القَبضُ وَ أشَارَ بِیَدِهِ، قال: ثُمَّ شَهِدَت لَهُ خُطبَةٌ أخرَی، قَالَ: فَذَکَرَ هذا الحدیثَ مَا قَدَّمَ کَلِمَةً وَ لَا أخَّرَهَا؛ (1)
به خدا قسم قیامت بر پا نمی شود تا اینکه سی دروغگو خروج کنند که آخرینشان دجّال یک چشم است که چشم چپش از بین رفته است؛ همانند چشم ابوتحی یا حیی، پیرمردی از انصار. هنگامی که خروج می کند، می پندارد او خدا است. پس هر که به او ایمان آورد، تصدیقش کند و از او پیروی کند، اعمال نیک گذشته اش به او سودی نمی رساند و هر که به او کفر ورزد و تکذیبش کند، پس عقابی برای او نسبت به عمل گذشته اش نیست و همانا او بر تمام زمین به جز حرم (مکّه) و بیت المقدّس تسلّط می یابد و همانا او مؤمنان را در بیت المقدس محاصره می کند.»
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
«پس خدا او و سپاهش را شکست می دهد تا جایی که پی و اساس دیوار و ریشه ی درخت ندا سر می دهند: ای مؤمن! این کافر است که در اینجا پنهان شده، بیا او را بکش.»
و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با دستشان اشاره کردند. [سپس] فرمودند: «و این امر نمی شود تا اینکه اموری را می بینی که شگفتی در ذات شما ایجاد کند. در میان خود سؤال می کنید: آیا پیامبر شما از این یادی کرده است؟ تا اینکه کوه ها از جایگاهشان حرکت می کنند. سپس در اثر آن قبض پی می آید» و آنگاه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) با دستش اشاره کرد.
راوی می گوید: سپس خطبه ای دیگر از او شنیدم که این حدیث را ذکر کرد و یک کلمه پس و پیش نکرد.
همچنین عمران بن حصین به نقل از مسلم روایت کرده است:
شنیدم از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) که فرمودند:
«مَا بَینَ خَلقِ آدَمَ إِلَی قِیَامِ السّاعَةِ أمرَ أکبَرُ مِن الدّجَالِ؛ (2)
میان خلقت آدم تا زمان بر پایی قیامت امری عظیم تر از دجّال نیست».
همچنین جریر بن عبدالحمید از لیث بن ابی سلیم از بشر از انس بن مالک نقل می کند:
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
«یَکُونُ قَبلَ خُرُوجِ الدّجّالِ نَیِّفٌ عَلَی سَبعِینَ دَجّالاً؛ (3)
قبل از خروج دجّال، هفتاد و اندی دجّال هستند.»
پینوشتها:
1. مسند احمد، ج 5، ص 16؛ سنایی، احمد، السنن الکبری ، بیهقی، ج 3، ص 339؛ صحیح ابن خزیمه، ج 2، ص 327؛ المعجم الکبیر، ج 7، ص 190.
2. ریاض الصالحین، ص 704؛ الفتن مسلم، ش 2946.
3. نووه، محیّ الدّین، الفتن، ص 317.
منبع مقاله :
کامل، حیدر؛ (1391)، دجال آخرالزمان، تهران: موسسه فرهنگی موعود عصر (عج)، چاپ اول
منبع:سایت تبیان
از کسانی بود که در اوج ریاست عامه مسلمین, ذره ای تفاخر و کبر نداشت و همچون مولایش , بی دریغ به جمیع , مهربانی می نمود.مشهور است که او حتی قاتل فرزندش را بخشید و راضی نشد یک شب در زندان باشد و دستور داد رهایش کنند و فرمود ممکن است نیمه شب فرزند او از خواب برخیزد و بهانه بابا بگیرد...
آیت الله العظمی سیّد ابو الحسن اصفهانی یکی از مراجع اعلای دینی, زعیم اعظم , فقیه مؤید , زمامدار تشیع و از آیات و مراجعی بوده است که بی واسطه به فیض ملاقات حضرت صاحب الامر ارواحنا فدا مشرف گشته بود و مورد تاییدات غیبی بوده اند . در طول تاریخ غیبت کبرای امام عصر عجّل الله تعالی فرجه الشریف کمتر مرجع و زعیمی به کیاست و فراست و سعه صدر و بخشندگی و خدمات آن بزرگوار بوده است...
این همه مهرورزی را از امامش فراگرفته بود که طی توقیعی برای او فرستاده بودند. نامه شریفی که توسط عالم متقی شیخ محمد کوفی شوشتری به دستاو رسیده بود و حضرتش در آن نامه فرموده بودند: خودت را برای مردم ارزان کن ودر دسترس همه قرار بده! و محل نشست خود را دهلیز خانه ات انتخاب کن تا مردم سریع و آسان با تو ارتباط داشته باشند! حاجت های مردم را بر آور ! ما یاری ات می کنیم
همچنان که نایب امام باید در دسترس مردم باشد, هم خودش متواضع و ادعا باشد و هم مکانش را درجایی قرار دهد که مردم به راحتی بتوانند خدمتش برسند و مشکلات خود را با درمیان گذارند, همچنان باید در رفع نیازها و حاجت های مردم اقدام نماید و در یک کلام , مردم نوازی را به اوج رساند و قلبش آکنده از مهر خلق خدا باشدو درانجام این وظیفه اگر نیاز به کمک داشته باشد شخص امام او را یاری خواهد داد(نحن ننصرک) و این پشتیبانی حجّت خدا پشتوانه تداوم آن شیوه در مردم یاوری و مردم نوازی است...
پس از وفات آیات عظام نایینی و حائری یزدی در 1355 ق و آقا ضیاء عراقی در 1361 ق, مرجعیت عامه جهان تشیع در شخص آیه الله اصفهانی منحصر شد. او , تمام استفتائات و نامه هایش را خودش جواب می داد و در خواست اطرافیان برای استخدام نویسنده را رد کرد . او توجیه رد این درخواست را حفظ آبرو و فاش نشدن نام کسانی که در برخی نامه ها به او ناسزا می گفتند می دانست . او شمار بسیاری از مجتهدان بزرگ و محققّان برجسته فقه و اصول را در حوزه نجف تربیت کردکه از جمله آنان , می توان شخصیت هایی چون میرزا حسن بجنوردی , سید محمود شاهرودی , سید محسن حکیم, سید هادی میلانی , سید محمد حسین طباطبایی را یاد کرد. آن بزرگوار پس از یک بیماری کوتاه و در بازگشت از لبنان به کاظمین , در شب سه شنبه 9 ذی الحجه 1365 ق درگذشت. جنازه او را از کاظمین به نجف منتقل و پس از تشییعی با شکوه در یکی از حجره های صحن علوی آرمید تا کارنامه درخشان عمری خدمت به صاحب الزمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف را به پایان برده باشد... جا دارد طلبه هایی که راه درس و بحث را در پیش گرفته اند , ازچنین الگوهایی درس بگیرند.
منبع:کتاب اندیشه مهدوی نوشته عبد الحسین فخاری ص87-88
شاید پاسخ دهید: سن سی تا چهل سالگی
چرا شما این سن را برای شروع امامت مناسب می دانید؟
شاید بگویید: « چون فرصت های بیشتری برای کسب علم و تجربه باشد تا امامت بهتر اداره شود.»
این پاسخ نشان می دهد که ما امامت امام را به بندگان شایستۀ خود بخشیده شده و سن و سال در آن دخالتی ندارد. مثلاً امام جواد علیه السلام وامام هادی علیه السلام در سن هفت سالگی به امامت رسیدند. امامت در سن کودکی , در پیامبران گذشته هم اتّفاق افتاده است؛ زیرا امامن و نبوّت به اذن خداوند تعیین می شود وبه سن و سال ارتباطی ندارد که لازم باشد مدتی را درس بخواند , استاد ببیند یا تجربه به دست آورد, بلکه از همان لحظۀ اول, خداوند آن چه را برای پیامبری و امامت لازم است به آن ها بخشیده است.
حضرت عیسی بن مریم علیه السلام پیامبری است که در گهواره , پیامبری خود را آشکار کرد. درقرآن می خوانیم: «حضرت عیسی علیه السلام در حالی که کودک بود گفت: من بندۀ خدا هستم, به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است.»1
حضرت یحیی علیه السلام از دیگر پیامبرانی است که در کودکی به مقام نبوّت رسید . خداوند در این باره در قرآن خطاب به او فرمود:«ای یحیی! کتاب خدا را با قوّت بگیر. ما فرمان نبوّت را در کودکی به او دادیم.»2
1.سوره مریم آیه 30
2.سوره مریم آیه 12
منبع: مجله انتظار نوجوان شماره152
مطالب برگزيده
-
-
چرا هنگامی که نام امام زمان عجل الله فرجه الشریف برده می شود ,قیام می کنیم؟
سه شنبه ۹ فروردين ۱۴۰۱ -
صبح نزدیک است
يكشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۸ -
مراحل یاری
جمعه ۹ فروردين ۱۳۹۸ -
احادیث گوهر بار
چهارشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۷ -
شان صدور دعای فرج و قسمت های آن
سه شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۷ -
وجود باورهای شبه مهدویت در ادیان غیر الهی چه توجیهی دارد؟
دوشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۷ -
یک اینفوگرافیک جامع و کامل درباره امام زمان علیه السلام
يكشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۷ -
چرا با شنیدن نام امام زمان (عج) بلند می شویم?
دوشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۷ -
ویژگیهای یاران امام زمان علیه السلام
دوشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۷ -
یاران امام زمان
چهارشنبه ۱۲ دی ۱۳۹۷ -
-
آیا حضرت مهدی عجل الله فرجه شریف شهید شده اند؟
دوشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۷ -
صبر بر فراق و حفظ ایمان
يكشنبه ۹ دی ۱۳۹۷ -
استقامت و ایستادگی منتظران در مشکلات و سختی ها
جمعه ۷ دی ۱۳۹۷ -
کمک به دیگران از ویژگی های یاران امام زمان علیه السلام
جمعه ۷ دی ۱۳۹۷ -
موضع گیری دشمنان در مقابل مسئله مهدویت
پنجشنبه ۶ دی ۱۳۹۷ -
خطا و اشتباه امام زمان ارواحنا فداهاه
پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۷ -
آیت لله بهجت می فرمایند؟
دوشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۷ -
سه گروه مدّعی مهدویّت – گروه اول
پنجشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۷
ديگر رسانه ها
طبقه بندی موضوعی
- افکار و اعمال (۱۳)
- مدعیان دورغین (۷)
- فتنه ها و آفت ها (۵)
- پاسخ به سوال ها (۲۲)
- سخنی از عالمان (۸)
- غفلت از مبانی و آرمانها (۵)
- سختی ها دوران غیبت (۵)
- افزایش دشمنیها (۵)
- تشکیل حکومت (۳)
- برداشتهای انحرافی (۲)
- شتاب خواهی (۱)
- ویژگی یاران امام زمان(عج) (۲)
- ویژگی های امام زمان (۱)
- انتخاب و پایه های انتخاب همسر (۱)
- ویژگی های زمان ظهور (۲)
- انتظار (۱)
- حکومت مهدوی (۱)
خلاصه آمار
کلمات کلیدی
بایگانی
- خرداد ۱۴۰۲ (۱)
- بهمن ۱۴۰۱ (۱)
- ارديبهشت ۱۴۰۱ (۲)
- فروردين ۱۴۰۱ (۸)
- اسفند ۱۴۰۰ (۲)
- تیر ۱۳۹۹ (۱)
- تیر ۱۳۹۸ (۳)
- خرداد ۱۳۹۸ (۴)
- ارديبهشت ۱۳۹۸ (۸)
- فروردين ۱۳۹۸ (۵)
- اسفند ۱۳۹۷ (۳)
- بهمن ۱۳۹۷ (۲)
- دی ۱۳۹۷ (۱۱)
- آذر ۱۳۹۷ (۳۰)
- آبان ۱۳۹۷ (۲۶)
- مهر ۱۳۹۷ (۲)
محبوب ترين ها
-
-
-
آثار چند پیامبر در امام زمان(عج)
دوشنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۷ -
آیا حضرت مهدی عجل الله فرجه شریف شهید شده اند؟
دوشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۷ -
امام، قلب عالم
سه شنبه ۱ آبان ۱۳۹۷ -
موضع گیری دشمنان در مقابل مسئله مهدویت
پنجشنبه ۶ دی ۱۳۹۷ -
معرفی کتاب
چهارشنبه ۲ آبان ۱۳۹۷ -
-
اهداف خداوند از غیبت امام زمان چیست؟ – بخش دوم
سه شنبه ۱ آبان ۱۳۹۷ -
بروز حوادث زیست محیطی
شنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۸