مردم یاوری
از کسانی بود که در اوج ریاست عامه مسلمین, ذره ای تفاخر و کبر نداشت و همچون مولایش , بی دریغ به جمیع , مهربانی می نمود.مشهور است که او حتی قاتل فرزندش را بخشید و راضی نشد یک شب در زندان باشد و دستور داد رهایش کنند و فرمود ممکن است نیمه شب فرزند او از خواب برخیزد و بهانه بابا بگیرد...
آیت الله العظمی سیّد ابو الحسن اصفهانی یکی از مراجع اعلای دینی, زعیم اعظم , فقیه مؤید , زمامدار تشیع و از آیات و مراجعی بوده است که بی واسطه به فیض ملاقات حضرت صاحب الامر ارواحنا فدا مشرف گشته بود و مورد تاییدات غیبی بوده اند . در طول تاریخ غیبت کبرای امام عصر عجّل الله تعالی فرجه الشریف کمتر مرجع و زعیمی به کیاست و فراست و سعه صدر و بخشندگی و خدمات آن بزرگوار بوده است...
این همه مهرورزی را از امامش فراگرفته بود که طی توقیعی برای او فرستاده بودند. نامه شریفی که توسط عالم متقی شیخ محمد کوفی شوشتری به دستاو رسیده بود و حضرتش در آن نامه فرموده بودند: خودت را برای مردم ارزان کن ودر دسترس همه قرار بده! و محل نشست خود را دهلیز خانه ات انتخاب کن تا مردم سریع و آسان با تو ارتباط داشته باشند! حاجت های مردم را بر آور ! ما یاری ات می کنیم
همچنان که نایب امام باید در دسترس مردم باشد, هم خودش متواضع و ادعا باشد و هم مکانش را درجایی قرار دهد که مردم به راحتی بتوانند خدمتش برسند و مشکلات خود را با درمیان گذارند, همچنان باید در رفع نیازها و حاجت های مردم اقدام نماید و در یک کلام , مردم نوازی را به اوج رساند و قلبش آکنده از مهر خلق خدا باشدو درانجام این وظیفه اگر نیاز به کمک داشته باشد شخص امام او را یاری خواهد داد(نحن ننصرک) و این پشتیبانی حجّت خدا پشتوانه تداوم آن شیوه در مردم یاوری و مردم نوازی است...
پس از وفات آیات عظام نایینی و حائری یزدی در 1355 ق و آقا ضیاء عراقی در 1361 ق, مرجعیت عامه جهان تشیع در شخص آیه الله اصفهانی منحصر شد. او , تمام استفتائات و نامه هایش را خودش جواب می داد و در خواست اطرافیان برای استخدام نویسنده را رد کرد . او توجیه رد این درخواست را حفظ آبرو و فاش نشدن نام کسانی که در برخی نامه ها به او ناسزا می گفتند می دانست . او شمار بسیاری از مجتهدان بزرگ و محققّان برجسته فقه و اصول را در حوزه نجف تربیت کردکه از جمله آنان , می توان شخصیت هایی چون میرزا حسن بجنوردی , سید محمود شاهرودی , سید محسن حکیم, سید هادی میلانی , سید محمد حسین طباطبایی را یاد کرد. آن بزرگوار پس از یک بیماری کوتاه و در بازگشت از لبنان به کاظمین , در شب سه شنبه 9 ذی الحجه 1365 ق درگذشت. جنازه او را از کاظمین به نجف منتقل و پس از تشییعی با شکوه در یکی از حجره های صحن علوی آرمید تا کارنامه درخشان عمری خدمت به صاحب الزمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف را به پایان برده باشد... جا دارد طلبه هایی که راه درس و بحث را در پیش گرفته اند , ازچنین الگوهایی درس بگیرند.
منبع:کتاب اندیشه مهدوی نوشته عبد الحسین فخاری ص87-88