ساعت و تاريخ

پرچم ایرانفارسی | Arabic | English افکار و اعمال :: دوازدهمین امام

۱۳ مطلب با موضوع «افکار و اعمال» ثبت شده است

چرا مرگ جاهلیت

 

 

 

 

صبر بر فراق و حفظ ایمان

دوران جدایی از حجت معصوم, یک «آزمایش الهی» است. تحمل رنج هجران و  غم دوری سخت است, ولی دلسوختگان مؤمن , هم بر این فراق دراز مدت صبر می کنند و هم ایمان خود را به ظهور و وعده الهی از دست  نمی دهند.
امام حسن عسکری علیه السلام فرموده است:«قائم پس از من,فرزند من است. او غیبتی دارد که به سبب طول مدت ,دلها را قساوت می گیرد.» تنها صاحبان ایمان پای بر جای می مانند؛ کسانی که خداوند ,دل هایشان را با ایمان استوار کرده و با روحی از جانب خویش,تاییدشان کرده است.
از غیبت طولانی در روایات بسیاری سخن به میان آمده است. در این مدت ,حرف و حدیث ها , ایجاد شک و شبهه , طعن , طنز , استهزاء و تحقیر نسبت به مؤمنان معتقد به آن امام غایب فراوان خواهد بود. کسانی که ایمانشان ضعیف باشد,دچار تردید و بی اعتقادی می شوند, ولی دل های استوار, از این امتحان سر افراز بیرون می آیند و صبور و مؤمن باقی می مانند.
اینک بیش از هزار سال از غیبت آن حضرت می گذرد.
هم فراق آن حضرت و هم تحمل زخم زبان ها و ایستادگی در مقابل شبهه آفرینان وسوسه گر بر منتظران شیفته دشوار می باشد, ولی وظیفه ما صبر و مقاومت است. در یکی از دعاهای عصر غیبت آمده است:
اللهم و لا نسلبنا الیقین لطول الامد فی غیبته و انقطاع خبره عنا.....:خدایا !یقین ما را از ما مگیر,به خاطر طول کشیدن غیبتش و بی خبر ماندن ما از او. یاد او و انتظارش را و ایمان به او و یقین به ظهورش و دعا برای حضرتش را از یاد ما مبر!تا آنکه طول کشیدن غیبت ما در این مورد, همچون یقین ما به قیام پیامبر و  وحی و قرآن باشد. دل های ما را بر ایمان به او استوار و نیرومند گردان, تا ما را به دست او به راه صحیح هدایت کنی.
و در یکی دیگر از دعاهای عصر غیبت آمده است:
و لا تسلبنا دلک فی حیاتنا و لا عند و فاتنا حتی تتوفانا ,و نحن علی ذلک غیر شاکین و لا ناکثین و لا  مرتابین و لا مکذّبین :این راه و مرام   را (باور به آن حضرت و ثبات عقیده )تا وقتی زنده ایم و تا آخرین لحظه حیاتمان از ما مگیر,چنان باشیم که از دنیا برویم , بی آنکه در این مسئله به شک و تردید افتیم, یا پیمان بشکنیم, یا دروغ پنداریم.
امام کاظم علیه السلام نیز در حدیثی فرموده است:«هنگامی که پنجمین فرزندم غایب شد,مواظب دین خود باشید و مبادا کسی شما را از دین خارج سازد.»

                          هم نهان و هم پیدا,در مثل چو خورشیدی    گرچه از نظر چندی است , زیر ابر پنهانی

منبع:کتاب برای اینکه بیایی از تولیدات فرهنگی آستان مقدس رضوی

کمک به دیگران  از ویژگی های یاران امام زمان علیه السلام

درجمع اقوام و خویشان بودیم بزرگترها ازحساب بانکی همدیگرصحبت می کردند؛پس اندازهای میلیونی….

ناگهان رضا گفت:واقعا شما مسلمان هستید؟!من یک همکلاسی دارم که پدرش مشکل کلیه دارد وباید هفته ای دوبار به بیمارستان برود آن وقت شما نشسته اید از حساب های میلیونی بانکی خود صحبت می کنید.

امام علی(علیه السلام)دروصف یاران امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)‌می فرمایند:او ازیارانش بیعت می گیردکه طلا ونقره نیندوزند.(۱)
(۱)منتخب الاثرص ۴۶۹

بیایید بیشتر در انتظار باشیم.

بیایید بیشتر در انتظار باشیم


نابودی عقاید دینی جوانان, مهم ترین هدف دشمن

در این شکی نیست که ما از نظر دینمان شدیداً مورد تعرّض دشمن قرار گرفتیم . چون پی برده اند که رمز پیروزی این ملت, اعتقادات دینی و ایمانشان بوده است و فهمیده اند که دین و ایمان ,نیروی بسیار محرّکی است و اگر بخواهند در چنین ملّتی شکست به وجود آوردند,باید آن نیروی دین وایمان را بشکنند. از این نظر با جدّ تمام دست به تضعیف و تخریب اساس دین زده ا ند. مخصوصاَ روی اعتقادیّات و اصول عقاید و معارف نظر دوخته اند؛ یعنی , لبه ی حربه ی دشمن , مستقیم روی عقاید دینی آمده است. آن هم به خصوص عقاید طبقه ی جوان! و  متاسّفانه جوان امروز هم آسیب پذیر است. این که عرض شد جوان امروز , از آن نظر است که جوان امروز با جوان شصت – هفتاد سال پیش خیلی تفاوت دارد. شصت –هفتاد سال  پیش  ,اکثر تربیت خانوادگی توام با تعبّد دینی بود و در خانواده های اغلب خضوع دینی حاکم بود و قهراً فرزندانی که در آن محیط تربیت می یافتند, دارای عقاید متوسط مذهبی بودند. این از یک جهت .از جهت دیگر مردم آن روز با آقایان علما در ارتباط بودند؛ آن هم علمانی ربّانی به معنای واقعی کلمه به راستی  مرّبی مردم بودند. کی عالم می توانست در محلّه ای , جمعیّتی را موّحد و متدیّن سازد. جهت سوّم این که عوامل اضلال و اغوای آن روز نسبت به امروز بسیار کم بود. هفتاد سال پیش در اغلب خانواده های مسلمان ,حتّی یک رادیو هم دیده نمی شد. این سه جهت در مردم هفتاد سال پیش وجود داشت.
در زمان پیش تر هم؛, مسلّم بیشتر بوده است. امّا جوان امروز این طور نیست. اوّلاً تربیت خانوادگی , غالباً توام با تعبّد و خضوع دینی نمی باشد! خود والدین , چه قدر از دین بهره دارند تا بتوانند فرزندانشان را دیندار بپرورانند؟! البّته اکثراً این طورند, نه کلاً همیشه  و در هر زمان (قلیل من عبادی الشکور()؛هستند.
چون جوانان امروز , از آن نظر که درس خوانده و تحصیل کرده است, یک نوع حالت عجب و غرور و خودپسندی در او پیدا شده که اصلاً وقعی به افکار والدین خودش نمی گذارد و با دیده ی تحقیر به آن ها می نگرد و فرهنگ دینی آن ها را به تمسخر می گیرد.
منبع: کتب مهدی  و حکومت جهانی نوشته ص47- 48

مظلومیت امام عصر علیه السلام از زبان مبارک خود آن حضرت

مرحوم حاج شیخ محمّدجعفر جوادی در عالم کشف یا شهود خدمت حضرت بفیة الله ارواحنا فدا مشرّف  شده آن حضرت را بسیار غمگین می بیند. از حال آن بزرگوار سوال می کند. می فرمایند:«دلم خون است!دلم خون است!...»
مرحوم حاج محمّد علی فشندی می گوید:
درمسجد جمکران قم, اعمال را به جا آورده بودم و با همسرم می آمدم.دیدم آقایی نورانی داخل صحن  شده اند و قصد دارند به طرف مسجد بروند . با خود گفتم. این سیّد نورانی در این هوای گرم تابستان , از راه رسیده و تشنه است.ظرف آبی به دست ایشان دادم. پس ازآشامیدن ,ظرف آب را پس دادند. گفتم: آقا, شما دعا کنید و فرج امام زمان ارواحنا فداه را از خدا بخواهید تا امیر ظهور نزدیک شود, فرمودند:
«شیعیان ما به اندازه آب خوردنی ما را نمی خواهند! اگر ما را بخواهند  دعا می کنند وفرج ما می رسد.»
یکی از علمای وارسته و برجسته ی نجف به کربلای معلّی مشرّف می شود ودر حرم مطهّر حضرت سیّد الشّهدا علیه السلام به محضر حضرت مهدی ارواحنا فداه شرف یاب می گردد.امام زما علیه السلام به او می فرماید:
«فلانی, ببین این جا که (در کنار ضریح جدّ غریبم و زیر گنبد طلای آن) دعا مستجاب است – مردم به فکر من نیستند و برای فرج من دعا نمی کنند.»
سپس آن حضرت تصرّف ولایتی می فرمایند و آن عالم ربّانی خواسته های مردم را می شنوند که هر کدام برای حوایج خصوصی خود دعا می کنند. امام می فرمایند:
«شنیدی؟! حتی یک نفر از این زائران نگفت: خدایافرج مهدی را برسان.»
منبع:کتاب آتشی با امام عصر نوشته دکتر علی  هراتیان ص43-44

سلام, ببخشید میخواستم بدونم هر زمان که ما به حضرت فکر کنیم  ایشان هم به ما فکر می کنن و اینکه چه کاری باعث ایجاد خوشحالی حضرت میشه؟
از آیات قرآن و نامه های امام زمان علیه السلام به شیخ مفید رحمه الله علیه این نکته معلوم می شود که همه ما یک ارتباط قلبی با حضرت داریم و تقویت این ارتباط قلبی راه رسیدن به محضر امام زمان علیه السلام هست که این راتباط قلبی قویتر باشه کم کم درک حضور هم بیشتر میشه . و در اوج خودش به  تشرف منتهی میشه. آیت الله جوادی آملی می فرمایند:هر زمان ما یاد خدا یا یکی از معصومین علیهم السلام می افتیم در واقع ایشان علاوه بر اون نگاه عمومی که به تمام مخلوقات دارند در اون لحظات نگاه ویژه بما می کنند که باعث شده ما بتوانیم به آنها توجه خاص کنیم. نتیجه اینکه در تمام لحظاتی که شما به امام زمان علیه السلام فکر میکنید یعنی ایشان با شما ارتباط قلبی دارند و برای بیشتر شدن این ارتباط باید آن را تقویت کنید. تقویت هم فقط با انجام دقیق امور شرعی صورت میگیره . با هر چه صاف تر شدن  قلب, باید سنخیت پیدا کنیم و در قسمت  آخر نامه به شیخ مفید میفرمایند.
اگر شیعیان در وفای به عهد محم بودند و آنچه ناخوشایند ماست مرتکب نمی شدند , توفیق دیدار ما لحظه ای از آنها دریغ نمی شد.
منبع:مجله مهدویت بیت الظهور

نبود امام زمان(عج) به خاطر گناه شیعیان

امامان علیهم السلام،هنگام شِکوه ی شیعیان از درازی غیبت،به دعا برای فرج و رعایت تقوی فرمان داده و این سفارش در تمامی دوران های حیات امامان و پس از آن جاری بوده است.حتّی کسانی که در غیبت کبری خدمت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه رسیده اند،چنین سفارشی را شنیده اند. اگر شیعه به یقین بداند که مبادرت به گناه قلب مولایش را می آزارد و در طول غیبت آن سرور تأثیر گذار است،به یقین چنین شیوه ای پیش نمی گیرد و به عکس،می کوشد تا گام گذار وادی صَلاح و اصلاح گردد. خواجه نصیرالدین طوسی ذرباره گناه شیعیان این عبارت از خواجه نصیرالدین طوسی نقل شده است: “وجُوده لُطفُ وَ تصرُّفُه لطفُ آخَرُ وَ عَدَمُهُ مِنّا.” وجود امام یک لطف است و تصرّف(و حضور عینی) او (در جایگاه رهبری انسان ها) لطف دیگر.نبود او از ماست.



سرنوشت انسان بدست خود انسان است.
انسان شرف مخلوقات به واسطۀ اراده و اختیاری که دارد میتواند مسیرخود راتعیین نماید و برای زندگی خویش هدفی معین سازد و دراین آزادی عمل لیاقت و شخصیت خود را نشان میدهد,و دراین جهان هستی تنها موجودی که دارای این چنین موقعیتی میباشد تنها انسان است و عجیب این جاست که هر راهی را که برای خود بر می گزینید منتهی درجه وسائل پیشرفت  برای او مهیا میگردد گوئی جهانی آفریده شده که او در رسیدن بمقصد توفیق یابد, راستی ابر و باد ومه و خورشید و فلک درکارند تا انسان کاری انجام دهد.
در این حال اگر بدنبال علم ود انش گام بر می داشت مردی عالم میگردد و اگر در راه رضای پروردگار راهی را پیمود تا بدانجا می رسد که بجز خدا نبیند ,بنگر که تا چه حد است مقام آدمیت.
همین انسان اگر از راه منحرف گردید نه تنها خود را بیچاره وبدبخت مینماید بکله جامعه ای را به بدبختی سوق میدهد ,نه تنها خود میسوزد هزاران افراد رابه جهنم میکشاند, آنقدر ازراه دور می افتد که باهیچ وسیله ای نمی توان او را براه بازگرداند ,چنان بخواب غفلت فرو  میرود که هیچ بانگ آسمان خراشی او را بیدار نمیسازد , او آزادولی آزادی  خطرناک و موفقیت آمیز که در هر حال اختیار انتخاب آن با خود اوست. درست مانند مرد سرمایه داری است که میتواند با سرمایۀ خود ملتی را به اوج عظمت برساند و به سر مایه خود بیفزاید ودیگران را از سرمایه خود بهره مندگرداند و میتواند باسرمایه خویش  جمعیتی را به پستی وزبونی  سوق دهد.
استفاده ازسرمایۀ هستی بدست انسان است و خداوند جهان را برای او خلقت نموده و باو قدرت بهره برداری داده است« انا سخر لنا...»
منبع:کتاب همه در انتظار اویند نوشته حسن سعید ص20