ساعت و تاريخ

پرچم ایرانفارسی | Arabic | English بایگانی آبان ۱۳۹۷ :: دوازدهمین امام

۲۶ مطلب در آبان ۱۳۹۷ ثبت شده است

اهداف خداوند از غیبت امام زمان چیست؟ – بخش سوم
هدایت بخشی مداوم
همان طور که در مباحث گذشته اشاره شد، امامان واسطه فیض الهی و منبع هدایت و راهنمایی مردم هستند. خداوند به منظور استمرار هدایت مردم – وقتی آنان در برهه ای از زمان نعمت بی نظیر الهی (امام معصوم) را قدردان نبودند – طبق مصلحت، وجود او را در پس پرده غیبت قرار می دهد تا علاوه بر حفظ نظام عالم، نزول فیض و رحمت حق از طریق او به بندگان ادامه یابد و راه هدایت و رستگاری بر روی مردم باز باشد.
به نظر می رسد با توجّه به وجود مشکلات زیاد فراروی امامان، غیبت، بهترین وسیله این هدایت بخشی باشد.
امیر مؤمنان علیه السلام فرموده است: «لا تخلوا الأرضُ من قائم للهِ بِحُجَّه اَمّا ظاهراً مشهوراً و اِمّا خائِفاً مغموراً لئلاّ تبطُلَ حُجَجُ اللهِ و بیّناته… »؛(۱) «زمین هیچ گاه از حجت الهی خالی نیست که برای خدا با برهان روشن، قیام کند (به صورت) آشکار و شناخته شده و یا بیمناک و پنهان؛ تا حجت خدا باطل نشود و نشانه هایش از میان نرود (دلیل های روشن هدایت از بین نروند)».
۱- نهج البلاغه، حکمت ۱۴۷
ظهور نسل مؤمن از صلب کافر و منافق
طول غیبت، باعث می شود که در اصلاب فاسدان و منافقان و کافران، اگر مؤمنی باقی باشد، همه به دنیا بیایند؛ چنان که شیوه امامان معصوم نیز چنین بوده و حتی پیش بینی هایی در مورد بعضی از افراد منافق و ناصبی داشتند. بعد از مدتی نیز از صلب آنان، افرادی مؤمن و دوستدار اهل بیت علیه السلام به دنیا می آمدند. ابراهیم کرخی می گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: خداوند سالمت بدارد؛ آیا علی علیه السلام در دین خدا قوی نبود؟ فرمود: آری چنین بود: گفتم: پس چگونه مردم بر او چیره شدند و او جلوی ایشان نایستاد؟ چه چیزی باعث شد جلوی آنها را نگیرد؟ فرمود: آیه ای از قرآن، او را از این کار بازداشت. گفتم: آن آیه کدام است؟ فرمود: «لَوْ تَزَیَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِینَ کفَرُوا مِنْهُمْ عَذاباً أَلِیماً»؛(۱). خداوند عز و جل فرزندانی مؤمن، در پشت افرادی از کافران و منافقان قرار داده است و حضرت علی، پدران کافر یا منافق را نمی کشت تا اینکه این امانت های الهی از پشت آنان خارج شوند و وقتی این فرزندان از صلب آنان خارج می شدند، بر هر کدام که دست می یافت، با آنها می جنگید. قائم ما اهل بیت نیز چنین است، تا تمام امانت های الهی از پشت پدرانشان (کافران و منافقان) خارج نشوند، ظهور نکرده و کسی را نمی کشد. اما وقتی امانت ها خارج شدند، بر کافران و منافقان مسلّط شده، آنان را می کشد»(۲).
۱- فتح (۴۸)، آیه ۲۵
۲- اثبات الهداه، ج ۳، ص ۴۸۹، ح ۲۲۴؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۷، ح۹
حضرت علی(ع)، ضمن چند روایت گونه های متعددی از فتنه های آخرالزمانی را بیان نموده اند.
چهار فتنه رخ خواهد داد؛ در اولی خون ریزی مباح می شود؛ در دومی خون ریزی و غارت اموال؛ در سومی خون ریزی، غارت اموال و تجاوز به نوامیس؛ چهارمی که حتی اگر در سوراخ روباه پنهان شده باشی دچار آن فتنه خواهی شد.

حضرت علی(ع) از آغازین ایام حیات، در محضر رسول خدا(ص) بود و از دریای علم ایشان خوشه برمی چید. به تصریح آن امام همام، نبی خاتم(ص) در لحظات آخرین زندگی پرخیر خویش، هزار دروازة علم را برای ایشان گشودند که از هریک از آنها هزار در دیگر گشوده شد.1 بنابر شرایطی که حضرت علی(ع) در آن می زیستند بیش از دیگر اهل بیت(ع) به تصویر و ترسیم آینده، گاه نزدیک و گاه دور پرداختند. از مشهورترین پیش گویی های ایشان که به سرعت، راستی آن بر مخاطبان عیان شد، ماجرای جنگ نهروان با خوارج بود که فرمودند: «از شما کمتر از ده تن کشته خواهد شد و از ایشان کمتر از ده تن زنده خواهند ماند».2 این عبارت پیش از آغاز نبرد بیان شد و اندکی پس از خاتمة نبرد، شمارش شهدای سپاه و فراریان خوارج، حاضران را متحیر نمود. گاه نیز در روایات علوی صحبت از آیندة نه چندان دور است؛ برای نمونه از این دست می توان به پیش گویی امیرمؤمنان(ع) دربارة حملة مغول به سرزمین های اسلامی یاد کرد3 که با استناد به همین روایت و با درایت و حزم خواجه نصیرالدین طوسی، جامعة شیعیان کمترین آسیب را در این فتنه متحمل شد.

یکی از پیش گویی هایی که در لابه لای بیانات امیرمؤمنان، امام علی(ع) مطالب ارزنده و قابل توجهی دربارة آن می توان یافت، مسئلة فتنه های آخرالزمانی است. دربارة موضوع فتنه های آخرالزمان، روایات متعددی از معصومان(ع) نقل شده که در اینجا تنها به مرور روایات علوی اکتفا می کنیم و انشاءالله در فرصتی دیگر، باید به تفصیل دربارة آن سخن گفته شود.

معنای فتنه

فتنه را در لغت، به امتحان و آزمودن معنا کرده اند5. این واژه معمولاً دربارة آن دسته از امتحاناتی به کار برده می شود که با تلخی و سختی همراه است6.

در قرآن کریم، این واژه علاوه بر این معنا،7 برای بستن راه و بازگرداندن از مسیر حق،8 شرک و کفر،9 افتادن در معاصی و نفاق،10 اشتباه گرفتن و تشخیص ندادن حق از باطل،11 گمراهی،12 کشتار و اسارت،13 تفرقه و اختلاف میان مردم14 و... به کار رفته است.

گونه شناسی فتنه های آخرالزمان

حضرت علی(ع)، ضمن چند روایت گونه های متعددی از فتنه های آخرالزمانی را بیان نموده اند و همان طور که خواهیم دید، چهارمین یا پنجمین آنان را بدترین آنها خوانده اند:

ـ چهار فتنه رخ خواهد داد؛ در اولی خون ریزی مباح می شود؛ در دومی خون ریزی و غارت اموال؛ در سومی خون ریزی، غارت اموال و تجاوز به نوامیس؛ چهارمی که حتی اگر در سوراخ روباه پنهان شده باشی دچار آن فتنه خواهی شد.15

ـ خداوند در این امت، پنج فتنه قرار داده است: ابتدا فتنة عمومی، سپس فتنة خواص، پس از آن فتنة سیاه تاریک که مردم در آن بسان چارپایان می شوند، سپس هدنه(صلح میان مسلمانان و کفار در پی جنگ و کشتار) و درنهایت دعوت کنندگان ضلالت و گمراهی می آیند. در آن روز اگر برای خداوند جانشینی ماند درخدمتش باش.16 و در جایی دیگر حضرتش حیوان سانی مردم را ناشی از فتنة کور، پیچیده و گنگ پنجم خوانده اند.17

ـ همانا از دو خصلت بر شما هراسانم؛ پیروی از هوای نفس و آرزوی طولانی. اما پیروی از هوای نفس، از حق باز می دارد و آرزوی دراز، آخرت را در طاق نسیان می نهد. همانا دنیا، پشت کنان می رود و آخرت، کوچ کرده و به سوی ما می آید، و هر کدام را فرزندانی است. پس شما از فرزندان آخرت باشید و از فرزندان دنیا نباشید؛ چه، امروز کار هست و محاسبه نیست و فردا محاسبه هست و کار نیست. همانا فتنه ها و آشوب ها از هواپرستی آغاز می شود. در آنها، [به وسیلة] فرمان های خود پرداخته با خدا مخالفت می شود و مردانی در عهده دار شدن آنها، به جای مردانی دیگر می نشینند.

اگر حقّ خالص در میان بود، اختلاف به چشم نمی خورد، و اگر باطل محض در میان بود، بر هیچ خردمندی پوشیده نمی ماند، لیکن مشتی از حق و مشتی از باطل گرفته شده و با هم آمیخته گردیده است. اینجاست که شیطان بر دوستداران خود چیره می گردد، و کسانی رهایی می یابند که از طرف خداوند عاقبت نیکی برای آنها رقم خورده باشد.

همانا من از رسول خدا(ص) شنیدم که می فرمود: چگونه خواهید بود زمانی که فتنه ای شما را در برگیرد که در آن کودکان بیش از آن به نظر رسند که هستند [سن و سالشان بیشتر به نظر می رسد]، و جوانان به پیری رسند. مردم به کژراهه می روند و آن (انحراف) را مانند سنّت خویش می گزینند و هرگاه بخشی از آن به روش درست تبدیل گردد، گفته می شود سنّت دگرگون شده است. این در نظر مردم کاری زشت آید و در پی آن، بلایا شدّت یابند و نسل به اسارت برده شود. سپس فتنه و آشوب آنان را بکوبد، چنان که آتش، هیزم را می کوبد و آسیاب طعمة خود را. آنها دین می آموزند اما نه برای خدا، و دانش می جویند امّا نه برای عمل؛ و به وسیلة کار آخرت، دنیا را می طلبند.18

مصادیق فتنه ها

تعداد و گونه های فتنه های آخرالزمان آنچنان زیاد است که به طور عادی اولین تصوری که برای هر شنونده ای از شنیدن این واژه به وجود می آید، همین موضوع است. همان طور که دیدیم در میان این سیل فتنه ها چهار یا پنج مورد بیش از دیگر موارد، انسان ها را مبتلا می سازد. در بعضی از روایات علوی(ع) می توان مصادیق و تسهیل کننده هایی را برای وقوع در فتنه یافت:

حضرت امیر(ع) از رسول خدا(ص) نقل کرده که فرمودند:

برای امتم بیش از هر چیز از گمراهی پس از معرفت، فتنه های گمراه کننده و شهوت، شکم و فرج بیمناکم.19

از همه مهم تر اینکه فتنة فراگیری در میان تمام مسلمانان رخ می دهد که تا زمان ظهور ادامه می یابد:

از پیامبر اکرم(ص) شنیدم که فرمود: جبرئیل به نزدم آمد و گفت: یا محمد، به زودی در امّتت فتنه به پا خواهد شد. پرسیدم: چگونه از آن می توان خارج شد؟ گفت: در کتاب خدا، خبر پیشینیان و آنها که پس از شما می آیند و حکم (آنچه) مابین شما (رخ می دهد) آمده است. [آن] فاصل میان حق و باطل است و هزل نیست. هر ستم کاری که بدان عمل نکند خداوند او را درهم می شکند و هر کس جز در آن به دنبال هدایت باشد خداوند گمراهش خواهد ساخت. ریسمان محکم الهی، ذکر حکیم و صراط مستقیم است.20

قسم به آنکه جان علی در دست اوست این امت به هفتادوسه فرقه تقسیم می شوند که همة آنها در آتشند به جز این فرقه: «و ممّن خلقنا أمّةٌ یهدون بالحقّ و به یعدلون؛ و از میان کسانی که آفریده ایم، گروهی هستند کعبه حقّ هدایت می کنند و به حق داوری می نمایند».21 اینهایند که نجات می یابند.22

در دیگر روایات، حضرت امیر(ع)، دستة نجات یابنده را خود، شیعیانشان23 و تمام پیروانشان24 معرفی نموده اند:

رسول خدا(ص) به من فرمود: «شبی که مرا به آسمان ها بردند، قصرهایی دیدم که از یاقوت سرخ، زبرجد سبز، درّ و مرجان و طلای خالص بود، کاه گل آنها از مشک خوشبو، خاکش از زعفران، و دارای میوه، نخل خرما و انار، حوریه، زن های زیبا و نهرهای شیر و عسل که بر روی درّ و جواهر می گذشت ـ در کنار آن دو نهر، خیمه ها و غرفه هایی بنا شده، بودند و در آنها خدمتکارها و پسرانی بودند، و فرش هایش از استبرق، سندس و حریر بود و طناب هایی در آنها بود. گفتم: ای حبیب من جبرئیل، این قصرها از آن کیست، و قصة آنها چیست؟ جبرئیل گفت: این قصرها و آنچه در آن است و چندین برابر آن مخصوص شیعیان برادرت و جانشین تو پس از تو بر امّت، علی است. ایشان را در آخر الزمان به نامی که دیگران را آزار دهد، بخوانند. آنها را رافضه (واگذارندگان) خوانند، در صورتی که این نام برای آنان زینت است، زیرا ایشان باطل را واگذارده و به حق چنگ زده اند، و سواد اعظم اینانند. اینها مخصوص شیعیان فرزندت حسن، پس از او، برای شیعیان برادرش حسین، پس از او، برای شیعیان فرزندش علی بن الحسین، بعد از او، برای شیعیان فرزندش محمد بن علی، پس از او، مخصوص شیعیان فرزندش جعفر بن محمد، پس از او، برای شیعیان فرزندش موسی بن جعفر، پس از او برای شیعیان فرزندش علی بن موسی، بعد از او، برای شیعیان فرزندش محمد بن علی بعد از او؛ و برای شیعیان فرزندش علی بن محمد، پس از او برای شیعیانش فرزندش حسن بن علی پس از او، و برای شیعیان فرزندش محمدِ مهدی پس از اوست. ای محمد اینان امامان پس از تو، نشانه های هدایت و چراغ های روشن در تاریکی ها هستند. شیعیانشان ـ تمامی ـ فرزندان تو هستند، و دوستداران آنها پیروان حق و دوستان خدا و رسولند، که باطل را واگذارده و از آن دوری کرده اند، و آهنگ حق نموده و از آن پیروی کرده اند، آنها را در زمان زندگی شان دوست داشته و پس از مرگشان زیارت کنند. در صدد یاری آنهایند و به دوستی آنها اعتماد کنند. رحمت خدا بر ایشان باد زیرا او آمرزنده و مهربان است».25

در برخی روایات دیگر از ایشان آمده که دوازده یا سیزده فرقه از فرق اسلامی به ایشان محبت می ورزند و ولایتشان را قبول دارند.26

شدت این فتنه را از آنجا می توان دریافت که ایشان می فرمایند:

اگر کسی را با ده طناب در جبهه حق بسته باشند، باز او را به باطل می کشانند و به عکس.27

سختی این فتنه ها برای مؤمنان نیز از این روایت قابل درک است که ایشان از رسول خدا(ص) نقل نمودند که فرمود:

زمانی بر مردم می آید که دل مؤمن در نهادش آب می شود، همان طور که سُرب در آتش آب می شود، و سبب آن نیست مگر اینکه فتنه ها و بدعت هایی را که در دین آنها ظاهر گشته مشاهده می کنند و توانایی تغییر و بر طرف ساختن آنها را ندارند.28

در جای دیگر از حضرتش نقل شده که مؤمنان آخرالزمان از کنیزان پست تر شمرده خواهند شد.29

برکات بروز فتنه ها در جامعه

هرچند فتنه ها، سختی ها و تلخی های خاصّ خود را به دنبال می آورد لیکن شیرینی هایی در پی آن نصیب مؤمن می شود که شاید از هیچ راه دیگری تحصیل آنها برای مؤمن ممکن نباشد. در روایات رسول خدا(ص) و امامان اطهار(ع) می خوانیم:

«از فتنه های آخرالزمان کراهت نداشته باشید که منافقان را نابود می کند».30

در ضمن وصایای رسول خدا(ص) به امیرمؤمنان(ع) آمده است:

ای علی، شگفت آورترین مردم از نظر ایمان و بزرگ ترین آنان از نظر یقین مردمانی هستند که در آخرالزمان پیامبری ندیدند و امام هم از نظرشان پنهان شده، پس به همان سیاهی و سفیدی کتاب ایمان آورده اند.31

امام صادق(ع) فرمود: «پس از آنکه عثمان کشته و با امیر المؤمنین(ع) بیعت شد، آن حضرت بر فراز منبر تشریف برد، خطبه ای خواند و در آن فرمود: «هان که گرفتاری شما به گرفتاری همان روز که خداوند پیغمبرش را برانگیخت بازگشت نموده است. سوگند به آنکه او را به حق برانگیخت، حتماً باید گرفتار وسوسه شوید و غربال گردید تا آنکه زیرورو شوید و بالا و پایین گردید. حتماً باید افرادی که کوتاه آمده اند پیشی گیرند و آنانی که پیشی گرفته اند کوتاه بیایند. به خدا قسم هیچ نشانه ای را پنهان نکرده ام و هیچ دروغی نگفته ام و مرا از این مقام و چنین روز آگاهی بود».32

یکی از برکات صبر در آخرالزمان این است که مؤمن را در ثواب تمام نیکی های پیشینیانش شریک می سازد:

وقتی در جنگ نهروان امیر المؤمنین(ع) خوارج را به قتل رسانید، مردی به خدمت حضرت رسید. حضرت به او فرمود: «قسم به خداوندی که دانه را شکافت و آدمی را آفرید، مردمی در اینجا با ما آمده اند که هنوز خداوند پدران و نیاکان آنها را خلق نکرده است!»

آن مرد عرض کرد: مردمی که هنوز خلق نشده اند چگونه می توانند با ما آمده باشند؟!

فرمود: «آری، آنها مردمی هستند که در آخرالزمان می آیند و در این هدف که ما داریم آنها نیز شریکند و تسلیم ما، پس آنها در آن راه که ما گام برمی داریم شرکای حقیقی و واقعی ما هستند».33

مسلماً هر آزمونی که سخت تر باشد در عین آنکه بسیاری نمی توانند در آن قبول شوند آن عده ای که توفیق و پیروزی می یابند تعدادی اندک و جایگاهی رفیع خواهند داشت.

راه رهایی از فتنه های آخرالزمان
تمسک به قرآن و اهل بیت(ع)

راه رهایی از این فتنه های آخرالزمانی در بیانات امیرمؤمنان(ع) در دو قالب عمومی و فردی قابل دسته بندی است. راه عمومی همان تمسک به قرآن و اهل بیت(ع) است. راه فردی که به برخی از صحابه توصیه می شده ـ الزاماً شامل همگان نبوده ـ سکوت، قعود و... است.

روایت مربوط به تمسک به قرآن را پیش از این مرور کردیم.34 دربارة تمسک به اهل بیت(ع)، روایات متعددی از امیرمؤمنان(ع) نقل شده که با توجه به جامعیت روایت ذیل و دربرداشتن راه تحقق آن، از بیان دیگر موارد خودداری و به نقل همین مورد اکتفا می کنیم.35

امیر مؤمنان(ع) در ضمن خطبه ای بلند راه هایی را برای رهایی از فتنه ها و مصون ماندن از عذاب الهی که فرجام فرو افتادگان در آنهاست فراروی مؤمنان نهادند. در اینجا به مناسبت، به فرازهایی از این سخن گران سنگ توجه می کنیم:

من و رسول خدا(ص) بر لب حوض هستیم و خاندان ما با ما هستند پس هر کس ما را بخواهد باید گفتار ما را بگیرد و به کردار ما عمل کند زیرا ما خاندانی هستیم که شفاعت از آن ماست. برای دیدار ما در کنار حوض با هم رقابت کنید، چون ما دشمنان را از آن دور و دوستانمان را از آن سیراب می سازیم. هر کس از آن آب نوشد هرگز تشنه نشود، و حوض ما پر است و از دو آبریز بهشتی در او ریخته می شود؛ یکی «تسنیم» و دیگری «معین». در دو طرف این حوض، زعفران است. کسی را بر ما نمی گزیدند ولی اوست که از بندگانش هر که را بخواهد ویژه رحمتش کند، پس خدا را ستایش می کنم بدین نعمت ها که مخصوص شما قرار داده و بر حلال زادگی شما، چون یاد ما خانواده، شفای هر درد، بیماری و وسوسة شک آور است، و البته دوستی ما خشنودی خداست، و هر کسی که راه ما را گیرد، فردا در «حظیر القدس» و «فردوس برین» با ماست، و منتظر امر ما همچون کسی است که در راه خدا به خونش غلتد، و هر که فریاد ما را بشنود ولی ما را یاری نکند خدا به رو بر سر دو سوراخ بینی او را در دوزخ سرنگون سازد.

1. استقامت و تقیّه در برابر دشمنان: ما درِ گشایش، چون مبعوث شوند و همه راه ها بر مردم بسته شود، ماییم «باب حطّه» که در اسلام است هر کس در او آید نجات یابد و هر که از آن دور شود فرو افتد. خدا به ما آغاز کرد و به ما پایان داد و آنچه را بخواهد به ما می زداید و به ما پایدار سازد و به ما باران فرود آید، مبادا فریبنده شما را از خدا فریب دهد، اگر بدانید درماندن شما میان دشمنانتان و تحمّل اذیت ها چه اجری دارید چشم شما روشن شود، و اگر مرا نیابید چیزهایی بینید که آرزوی مرگ کنید از ستم و دشمنی و خودبینی و سبک شمردن حق خدا و ترس، چون چنین شود همه به رشته خدا بچسبید و از هم جدا نشوید، و بر شما باد به صبر و نماز و تقیّه.

2. ثبات و دوری از رنگ به رنگ شدن: و بدانید که خداوند دشمن میدارد بندگان متلوّن و همه رنگ خود را، پس از حق و ولایت اهل حق دور نشوید چون هر کس دیگری را جای ما برگزیند نابود است و هر که پیرو آثار ما شود به ما پیوندد، و هر که از غیر راه ما رود غرق شود همانا برای دوستان ما فوج هایی از رحمت خداست و برای دشمنان ما فوج هایی از عذاب خدا، راه ما میانه است، و رشد و صلاح در برنامه ماست، بهشتیان به خانه های شیعیان ما چنان نگاه می کنند که ستاره درخشان را در آسمان می بینند.

3. پرهیز از دنیاگرایی: هر کس از ما پیروی کند گمراه نشود، و هر که منکر ما شود هدایت نگردد، و نجات نیابد آنکه بر زبان ما کمک دهد دشمن ما را و یاری نشود آنکه ما را وابگذارد. پس به طمعِ دنیای پوچ و بی ارزشی که سرانجام از شما دور شود و شما نیز از آن زوال یابید از ما روی نگردانید، زیرا هر کس دنیا را بر ما ترجیح دهد افسوس فراوان دارد. خداوند متعال [از زبان این فرد] می فرماید: «ای وای بر من که جانب امر خدا را فرو گذاشتم و در حقّ خود ظلم و تفریط کردم».36

4. شناخت حقّ امامان معصوم(ع): چراغ راه مؤمن شناخت حق ماست، و بدترین کوری نابینایی فضیلت ماست که با ما بی جهت و بدون گناه به دشمنی برخاسته فقط به جرم اینکه ما او را به سوی حق و دوستی خواندیم و دیگران او را به سوی فتنه دعوت کردند، آنها را بر ما ترجیح داد. ما را پرچمی است که هر که در سایة آن درآید، او را جا دهد و هر که بسوی او پیش تازد پیروز است و هر که از آن واماند نابود، و هر که بدان چنگ زند نجات یابد، شمایید آبادگران زمین که (خداوند) شما را در آن جای داد تا ببیند چه می کنید، پس مراقب خدا باشید در آنچه از شما دیده می شود، بر شما باد به راه روشن بزرگ تر، در آن بروید که دیگری جای شما را نگیرد. سپس حضرت این آیة قرآن را تلاوت فرمود: «به سوی آمرزش پروردگارتان بشتابید و به راه بهشتی که عرضش به قدر پهنای آسمان و زمین است و آن برای اهل ایمان به خدا و پیمبرانش مهیا گردیده».37

5. پیشه کردن تقوی: پس بدانید شما به بهشت نمی رسید مگر به تقوی، و هر که رها سازد پیروی از آنکه خدا فرمان اطاعت او را داده، برانگیخته شود برای او شیطانی که قرین و مونس او گردد.

6. عدم سازش با ستمکاران: شما را چه باشد که به دنیا تکیه کردید، و به ستم خشنودید، و فرو گذاشتید آنچه را که عزت و سعادت شما و نیروی علیه ستمگران در آنست، نه از خدایتان شرم دارید، و نه به حال خود فکر می کنید. شما در هر روز ظلم می شوید ولی از خواب بیدار نمی گردید، و سستی شما پایان نپذیرد، آیا نمی بینید دین شما کهنه می شود و شما سرگرم دنیایید، خدای بزرگ می فرماید: «و شما مؤمنان هرگز نباید با ظالمان همدست و دوست باشید و گر نه آتش کیفر آنان در شما هم خواهد گرفت و در آن حال جز خدا هیچ دوستی نخواهید یافت و هرگز کسی، یاری شما نخواهد کرد».38و39

روایاتی که مخاطبش افراد متوسطی است که در فتنه ها احتمال لغزششان بیش از نجات به نظر می آید از این قرارند:

7. ذکر و یادآوری همیشگی: دانشمند آن کس است که ارزش خویش را بشناسد، در نادانی مرد همین بس که قدر خود را نشناسد و دشمن ترین بندگان نزد خدا همانا بنده ای است که خدا او را به خودش واگذارد، سرگردان و حیران از راه راست باشد و هدفش را نداند چیست و بدون راهنما راه را بپیماید. اگر به سوی کسب مال دنیا دعوت شود اجابت می کند اگر به سوی آخرت دعوت شود کاهلی می کند گویا عملی را که برای دنیا انجام می دهد بر او واجب است و آنچه برای آخرت انجام می دهد از او ساقط. اینها در زمانی است که در آن زمان کسی سالم نمی ماند جز مؤمنی که دائم الذکر است و کم اذیت، که اگر حاضر باشد کسی او را نشناسد و اگر غایب باشد جستجویش نکنند.

8. عدم اشاعة گناه: اینان چراغ های هدایت و مشعل های فروزان برای شبروان هستند و برای سخن چینی و فساد در گردش نیستند، نادان و سفیه نباشند که گناهان را انتشار دهند و اشاعه فاحشه کنند. خداوند درهای رحمتش را بروی اینان می گشاید و از ایشان عذاب سختش را برطرف می کند. ای مردم همانا روزگاری می آید که مردم فقط به اسم اسلام بی نیاز باشند و از اسلام خبری نباشد آن چنان که ظرف تنها به آنچه که در آن ریخته می شود بی نیاز باشد.40

به امید آنکه خداوند همة ما را از شرّ فتنه های آخرالزمان برهاند و از تمام ابتلائات این دوره سربلند بیرون آورد. انشاءالله

پی نوشت ها:

1. شیخ مفید، الإرشاد، ج 1، ص35.

2. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، خطبة 59.

3. علامه حلی ، الفین، ترجمه وجدانی، ص 953.

4. علامه حلی ، کشف الیقین فی فضائل أمیر المؤمنین(ع)، ص 84.

5. تهذیب اللغة، ج 14، ص 296؛ مقاییس اللغة، ج 4، ص 472.

6. النهایة، ج3، ص410.

7. سورة عنکبوت (29)، آیة 2.

8. سورة مائده (5)، آیة 49.

9. سورة بقره(2)، آیة 193.

10. سورة حدید (57)، آیة 14.

11. سورة انفال (8)، آیة 73.

12. سورة مائده (5)، آیة 41.

13. سورة نسا (4)، آیة 101.

14. سورة توبه (9)، آیة 47.

15. السنن الوارده، ص35.

16. فتن ابن حماد، ص28.

17. همان، ص39.

18. روضه کافی، ص58.

19. السنن الوارده، ص37.

20. تفسیر عیاشی، ج1، ص3.

21. سورة اعراف (7)، آیة 181.

22. تفسیر عیاشی، ج2، ص43.

23. بحارالانوار، ج24، ص146.

24. الامالی، ص212.

25. الصراط المستقیم، ج2، ص153.

26. نهج السعاده، ج3، ص427 و ص430.

27. فتن ابن حماد، ص34.

28. امالی طوسی، ج2، ص132؛ وسائل الشیعه.

29. فتن ابن حماد، ص123.

30. کنزالعمال، ج11، ص189.

31. کمال الدین، ص288.

32. الکافی، ج1، ص396.

33. المحاسن، ص262؛ بحارالانوار، ج52، ص131.

34. ر. ک: الدرالمنثور، ج2، ص227.

35. ر. ک: کمال الدین، ج2، ص654.

36. سورة زمر (39)، آیة 56.

37. سورة حدید (57)، آیة 21.

38. سورة هود (11)، آیة 113.

39. نهج السعاده، ج3، ص421.

40. إرشاد القلوب إلی الصواب، ج 1، ص 35.
اقتصاد و رفاه در حکومت مهدوی چگونه است؟
خدایا ما به تو شِکوه کنیم از فقدان پیامبرمان و غیبت امام و رهبرمان و سختى روزگار بر ما و درآمدن فتنه ها بر سر ما و پشت بهم دادن دشمنان بر دشمنى ما و بسیارى دشمنان و کمى افراد ما .
خدایا پس بگشا از ما این اندوه را به گشایشى از طرف خود که زود بفرستى یارى از خودت که عزتش دهى و به امام عادلى که آشکارش کنى.
اى معبود به حق آمین، از تو می خواهیم که به نماینده و ولیت اذن دهى براى آشکار ساختن عدالتت در میان بندگانت…(۱)
اقتصاد و رفاه در حکومت امام مهدی (عج)
بخش اول، تقسیم ثروت
رفاه اقتصادى بى‌سابقه در زمان حکومت امام مهدی (عج)در منابع شیعه و سنى مشهور است و بر روحیۀ سخاوتمندى و محبّت آن بزرگوار به مردم دلالت دارد.
در حدیثی که در منابع اهل تسنّن آمده است، از ابوسعید خدرى چنین نقل شده:
پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: شما را به ظهور مهدى(علیه السلام) بشارت مى دهم; زمین را پر از عدالت مى کند همان گونه که از جور و ستم پر شده است. ساکنان آسمانها و ساکنان زمین از او راضى مى شوند و اموال و ثروتها را به طور صحیح تقسیم مى کند.
کسى پرسید: معنى تقسیم صحیح ثروت چیست؟
فرمود: به طور مساوى در میان مردم!
سپس فرمود: و دلهاى پیروان محمّد(صلى الله علیه وآله وسلم) را پر از بى نیازى مى کند، و عدالتش همه را فرا مى گیرد; تا آنجا که دستور مى دهد کسى با صداى بلند صدا زند هر کس نیاز مالى دارد برخیزد، هیچکس ـ جز یک نفر بر نمى خیزد… [امام] دستور مى دهد مال قابل ملاحظه اى به او بدهند، امّا او بزودى باز مى گردد و پشیمان مى شود که چرا آزمند و حریص بوده است.(۲)
از امام باقر (ع) روایت شده است که فرمود:
وقتى قائم اهل بیت قیام کند (امکانات) را به طور مساوى تقسیم مى‌نماید و در رعیّت عدالت را برقرار مى‌سازد، هرکس از وى اطاعت کند از خدا اطاعت نموده و هرکس نافرمانى او را بکند نافرمانى خدا را نموده است، …اموال و ثروت‌هاى دنیا از درون و برون زمین نزد وى جمع‌آورى مى‌شود و به مردم مى‌گوید بیائید به سوى چیزى‌که به خاطر آن قطع رحم و خویشاوندى نمودید و براى آن خون‌هاى حرام ریختید و به علّت آن مرتکب محرمات خدا شدید. . . اینک بیایید و از این اموال آنچه می خواهید برای خود بردارید .
به هرکس به اندازه‌اى مى‌دهد که قبل از او هیچ کس آن مقدار نداده است و زمین را پر از عدل ‌و داد و نور گرداند، همانگونه که از ظلم و جور و شرّ پر شده است.(۳)
امام باقر علیه السلام:
[امام مهدى (عج) ] در سال دو بار به مردم مال ببخشد و در ماه دوبار امور معیشت بدانان دهد… تا نیازمندى به زکات باقى نماند و صاحبان زکات، زکاتشان را نزد محتاجان آورند، و ایشان نپذیرند. پس آنان زکات خویش در کیسه‌هایى نهند و در اطراف خانه‌ها بگردند (براى دستیابى به محتاجى) ، و مردم بیرون آیند و گویند: ما را نیازى به پول شما نیست. . . پس دست به بخشش گشاید، چنانکه تا آن‌روز کسى آنچنان بخشش اموال نکرده باشد.(۴)
امام مهدی (عج) مال را به مساوات تقسیم می کند و قلبهای امت محمد را لبریز از بی نیازی خواهد کرد.
اموال را بدون آنکه شمارش نماید تقسیم می کند. بدین ترتیب مردمان با همه وجود و از صمیم قلب از داشتن و گنجینه کردن و انبوه سازی، احساس بی نیازی می کنند.(۵) همان گونه که پیامبر اکرم (ص) نوید آن را داده است: زمانی که مهدی قیام کند، خدوند در قلب بندگان بی نیازی افکند.(۶)
آیا امام زمان اموال شخصی حلال مردم را از صاحبانش می گیرد و در میان آحاد انسانها تقسیم می کند؟
رگز و قطعا مراد این نیست زیرا اسلام مالکیت فردی را امضاء کرده و برای اموال خصوصی مردم احترام قائل شده و حرمت مال او را مثل حرمت خون او دانسته و همانطور که ریختن خون مسلمان حرام است، بردن و گرفتن مال مسلمان هم با بودن طیب نفس او حرام است و معقول نیست که امام علیه السلام به مردم اعلان کند هر چه از دارایی دارید بیاورید و باید میان همه تقسیم شود که هزار و یک تالی فاسد دارد و مدت دهها سال کمونیستم در جهان شعار الغاء مالکیت خصوصی و فردی داد و مالکیت را دولتی و عمومی و اشتراکی دانست و دیدیم که چگونه فرو پاشید و نابود شد. پس منظور چیست؟ منظور اموال عمومی است از منابع زیرزمینی و اخماس و زکوات و… که بیت المال مسلمین است و در اختیار امام مهدی (عج) است ولی در آن زمان به قدری بیت المال سرشار از اموال عمومی است و خزانه های دنیا در دست امام زمان است که هر چه بدهد پایان ندارد و اینها را در میان مردم تقسیم می کند و به طور مساوی به اشخاص می دهد.
البته اگر ثروت بیت المال محدود باشد باز عدالت ایجاب می کند که به مناطق محرومتر، زودتر و بیشتر رسیدگی شود ولی با فرض اینکه در آن زمان ثروت دنیا در اختیار امام مهدی است و کم نمی آورد . لذا تقسیم بالسویه در این بخش قابل قبول است.
و در حدیثی آمده: یعنی اموال در زمان امام زمان فیضات دارد. مثل چشمه می جوشد و پایان ندارد.(۷)و(۸)
منابع ثروت در حکومت امام مهدی (عج)
رسول خدا (ص) نقل شده است که فرمود: زمین گنجینه‌هایش را براى او خارج مى‌سازد و وى مال و سرمایۀ بى‌شمار بین مردم پخش مى‌کند.(۹)
در حکومت جهانی امام عصر (عج) همه ی نقاط زمین آباد و سرسبز و مالامال از محصول می شود و معادن زیرزمینی استخراج می شود و زمین روئیدنیهایش را می رویاند و آسمان قطرات بارانش را فرو می فرستد و از زمین و آسمان نعمت ریزش می کند و وفور نعمت است و نقطه ای خالی از عمران نخواهد ماند.(۱۰)
آسمانها بارانش را مثل ناودان فرو می فرستد و زمین همه ی روئیدنیهایش را بیرون می آورد و هیچ نباتی را ذخیره و احتکار نمی کند.(۱۱)
در آن روز زمین گنجهای پنهانش را آشکارمی کند و برکاتش را نمایان می سازد.(۱۲)
در دولت امام مهدی(عج) آبها فراوان و نهرها امتداد می یابد و زمین خوردنیهایش را دو چندان ظاهر می کند و همه ی گنجهای پنهان استخراج می شود.(۱۳)
در روی کره ی زمین هیچ نقطه ی خراب و ویرانی نمی ماند مگر آنکه حضرت آنجا را آباد و معمور می سازد.(۱۴)
به قدری آبادانی فراوان می شود که زنی از سرزمین عراق تا شام پیاده اگر طی طریق کند در تمام مسیر روی سبزیها و نباتات گام برمی دارد و زمین خشک و بایری نخواهد دید. (۱۵)
در زمان حکومت امام مهدی (عج) کل کره ی زمین آباد می شود و کویر زدائی می گردد و سرزمین موات و بایری نخواهد ماند و این واقعا رؤیا و آرزوی هر انسانی است که انشاء الله در آن عصر جامعه عمل خواهد پوشید(۱۶) و این وعدۀ الهى که دربارۀ جامعۀ تقواپیشگان مژده داده است آشکار مى‌گردد:
________________________________________
«وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ اَلْقُرىٰ آمَنُوا وَ اِتَّقَوْا لَفَتَحْنٰا عَلَیْهِمْ بَرَکٰاتٍ مِنَ اَلسَّمٰاءِ وَ اَلْأَرْضِ» اگر مردم آبادیها ایمان آورده و تقوا پیشه ساخته بودند، برکات آسمان و زمین را به رویشان مى‌گشودیم. . .» (اعراف۷/۹۶)(۱۷)

منابع:
۱- ترجمه بخشی از دعای زمان غیبت کلیات مفاتیح الجنان
۲- چشم‏ اندازی به حکومت جهانی امام مهدی ، علی محمدی خراسانی
ص۲۶۹به نقل از نورالابصار فى مناقب آل بیت النّبى المختار، ص ۱۵۶ و ۱۵۷
۳- دولت مهدی سیرت مهدی ص ۴۵۸ و عصر ظهور علی کورانی ص ۳۶۴
هردو به نقل از بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۱
۴- عصر زندگی و چگونگی آینده انسان و اسلام (پژوهشی در انقلاب جهانی امام مهدی «عج») ج ۱ ص۱۱۶
به نقل از بحار»۵۲/۳۹۰؛ «غیبت نعمانى» /۲۳۷، با اندک اختلاف
۵- جهانی سازی، عدالت اقتصادی و مهدویت،ناصر جهانیان ص۳۹
۶– همان ، ص ۴۰ به نقل از ملاحم والفتن ص۷۱
۷- دولت مهدی سیرت مهدی ص ۴۵۹
۸- همان به نقل از بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۸۰
۹- عصر ظهور ص ۳۶۳ به نقل از بحار ج ۵۱ ص ۶۸
۱۰- دولت مهدی سیرت مهدی ، مصطفی دلشاد تهرانی ص۴۶۳
۱۱- همان ، ص ۴۶۴ به نقل از بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۷۸
۱۲- همان به نقل از بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۸۵
۱۳- همان به نقل از منتخب الاثر، ص ۴۷۲
۱۴- همان به نقل از منتخب الاثر، ص ۴۸۲
۱۵- همان به نقل از بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۶
۱۶- همان ص ۴۶۴
۱۷- عصر زندگی و چگونگی آینده انسان و اسلام (پژوهشی در انقلاب جهانی امام مهدی «عج») ج ۱ ص۱۲۲
معرفت به حجت زمان
پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم: مَنْ ماتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّة (1): هر فردی که بمیرد درحالی‌که امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلى مرده است.

پی‌نوشت: کمال‌الدین و تمام النعمه، 1395 ق، جلد ‏2، صفحه 410
آیا امام زمان(عج) مردم را مجبور به پذیرش اسلام می‌کند؟
مهدویت و اعتقاد به امام زنده‌ غایب برخاسته از ریشه‌ها و پایه‌های مستحکمی است که ما از آن، به مبانی اعتقادی یاد می‌کنیم که البته در گذر زمان افرادی با وارد کردن شبهه های فراوان سعی در متزلزل کردن این مبانی اعتقادی دارند.
عبدالله بن بکیر از حضرت صادق (علیه السلام) تفسیر آیه: «...وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ کَرْهاً وَ إِلَیْهِ یُرْجَعُونَ» )آل عمران، 83: «...و تمام کسانى که در آسمان‌ها و زمین هستند، از روى اختیار یا از روى اجبار، در برابرِ [فرمان] او تسلیم‌اند، و همه به سوى او بازگردانده می‌شوند»)‏ را پرسید. امام (علیه السلام) فرمود: «این آیه درباره قائم (عج) نازل شده، هنگامى که علیه یهود، نصارا، صابئین، مادی‌ها، برگشتگان از اسلام و کفار در شرق و غرب کره زمین، قیام می‌کند، و اسلام را پیشنهاد می‌نماید. هر کس از روى میل پذیرفت دستور می‌دهد که نماز بخواند و زکات بدهد و آنچه هر مسلمانى مأمور به انجام آن است بر وى نیز واجب می‌کند، و هر کس مسلمان نشد گردنش را می‌زند تا آن‌که در شرق و غرب عالم یک نفر خدا نشناس باقى نماند». عبدالله بن بکیر گفت: قربانت گردم! در روى زمین مردم بسیار هستند چطور حضرت قائم می‌تواند همه آنها را مسلمان کند و یا گردن بزند؟ امام (علیه السلام) فرمود: «هنگامى که خداوند چیزى را اراده کند، چیز اندک را زیاد و زیاد را کم می‌گرداند» (عیاشى، محمد بن مسعود، تفسیر العیّاشی، ج 1، ص 183- 184)
این روایت به جهت سندی، مرسل است؛ لذا اطمینان به صدور آن‌ از امام صادق (علیه السلام) کاهش می‌یابد. علاوه بر این؛ اشکالات محتوایی نیز در آن وجود دارد؛ زیرا اعتقاد و هدایت مردم، مقوله‌ای نیست که با اجبار بتوان به آن دست یافت. این روایت نمایانگر خشونت بسیار است. که روایات مخالفی در مقابل آن وجود دارد. لذا نمی‌توان این روایت را پذیرفت.
با فرض پذیرش این روایت؛ باید آن‌را منحصر در اسلام ظاهری و موظف بودن افراد به رعایت قوانین جامعه اسلامی و آن‌هم بعد از اثبات کامل حقانیت این دین برای همگان دانست.
بزرگترین گرفتاری عصر
همانطور که گفته شد، برای اینکه میزان حرمان و بیچارگی شیعه در زمان غیبت امامش بیشتر روشن شود،

یکی از بهترین راهها مقایسه زمان غیبت با زمان ظهور ایشان است و توجه کردن به اینکه پس از ظهور چه برکاتی آشکار می شود و چه نعمت هایی ازطرف خداوند بر کلّ عالم سرازیر می گردد؛ نعمت ها و برکاتی که رنگ عالم را به کلّی با زمان غیبت متفاوت می سازد.به عنوان نمونه از حضرت علیّ بن الحسین علیه السلام نقل شده که فرمودند:
اِذا قامَ قائمُنا، اَذهَبَ اللهُ عَزّ وَ جَلّ عَن شیعَتِنا العاهَةَ وَ جَعَلَ قُلوبَهم کَزُبُرِ الحَدیدِ. [الخصال ج2 ص 541]

وقتی قائم ما (اهل بیت علهیم السلام) قیام کند، خدای عزّ و جلّ امراض و ناراحتی ها را از شیعیان ما دور می کند و دل های ایشان را همچون پاره های آهن می گرداند.ناراحتی های شیعیان تنها با ظهور امامشان رفع می شود و دل های آنها مانند آهن محکم و استوار می گردد، به طوری که هیچ عاملی در ایشان سستی و انحراف در عقیده و دینداری ایجاد نمی کند.

یکی دیگر از بشارت های زمان ظهور این است که امام عصر علیه السلام، شیعه را از گرفتاری ها و تنگناهای سخت نجات می دهند. به فرموده حضرت صادق علیه السلام :

هُوَ المُفَرِّجُ لِلکَربِ عَن شیعَتِهِ بَعدَ ضَنکٍ شَدیدٍ و بَلاءٍ طَویل ٍ و جَورٍ . فَطوبی لِمَن اَدرَکَ ذلکَ الزَمانَ. [کمال الدین باب 55 ح8]

اوست برطرف کننده گرفتاری و پریشانی شیعیانش پس از بینوایی و بدبختی سخت و بلای طولانی و ستم.

پس خوشا به حال کسانی که آن زمان رادرک کنند.

بیچارگی و بدبختی سخت و بلای طولانی شیعیان، مربوط به زمان غیبت امام علیه السلام است که در فشار و تنگنا زندگی را سپری می کنند. با ظهورامام علیه السلام همه این ناراحتی ها رفع می شود و مؤمنان در همه عالم به آسایش و راحتی می رسند. به همین جهت یکی از اوصاف حضرت در دعاها “مُزیلُ الهَمِّ ” : برطرف کننده ناراحتی است.[بحارالانوار ج 102 ص 102 ]

یکی دیگر از القاب ایشان “جامِعُ الکَلِمَةِ عَلَی التقوی”: گردآورنده اعتقاد بر محور تقواست. [دعای ندبه( الاقبال ص 297 ) ]

بر اساس این صفت اعتقادات مختلف که بعضاً به خاطر غرض ورزی ها و سوء استفاده ها، با یکدیگر تعارض پیدا کرده اند، همگی بر محور تقوا و اساس خدایی گرد آورده می شوند وتنها عقیده حق و قول مرضیّ خداوند بر دلها و افکار حاکم می گردد.

امام صادق علیه السلام در توصیف همین ویژگی فرموده اند:

اما تُحِبّونَ ان یُظهِرَ اللهُ تبارک و تعالی الحقَّ و العَدلَ فی البـِلادِ و یَجمَعَ اللهُ الکَلِمَةَ و یؤلِّفَ اللهُ بَینَ قُلوبٍ مُختَلِفَةٍ و لا یَعصُونَ اللهَ فی ارضه؟! [اصول کافی،کتاب الحجة، باب نادر فی حال الغیبه، ح 2]

آیا دوست ندارید که خداوند متعال حق و عدالت را در همه سرزمین ها آشکار گرداند و وحدت کلمه (عقیده) به وجود آورد و بین دلهای جدا و پراکندهالفت برقرار نماید و هیچکس خداوند را در زمینش نافرمانی نکند؟!

با ظهور حضرت بقیّه الله ارواحنا فداه، ادیان و مذاهب ساختگی و منحرف همگی از بین می روند و مردمان بر محور دین حق- اسلام- اتفاق عقیده پیدامی کنند. خدای متعال فرموده است:

“هو الّذی اَرسَلَ رسولَه بِالهُدی و دین ِالحَقِّ لِیُظهِرَهُ عَلی الدینِ کُلَّه ولَو کَرِهَ المُشرِکُون”. (برائت/33 )

اوست آنکه فرستاده خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا او را بر تمامی دین ها چیره گرداند هر چند که مشرکان را خوش نیاید.حضرت موسی بن جعفر علیهم السلام در تفسیر قسمت اول آیه چنین فرمودند:

هو الّذی اَمَرَ رسولَه بِالوِلایَةِِ لِوَصیّهِ . و الوِلایَةُ هی دینُ الحقِّ.

اوست آنکه فرستاده خود را به ولایت وصیّ خویش فرمان داد. و ولایت همان دین حق است.

و در توضیح ادامه آن اضافه کردند:

یُظهِرُهَُ عَلی جَمیعِ الاَدیانِ عِند قیامِ القائم (علیه السلام). [اصول کافی، کتاب الحجة، باب فیهُ نکت و نتف من التنزیل فی الولایه، ح 91 ]

دین حقّ را هنگام قیام حضرت قائم علیه السلام بر همه ادیان چیره می گرداند.

منبع:برگرفته از کتاب سلوک منتظران ,نوشته دکتر سید محمد بنی هاشمی